نتایح جستجو

  1. I2ose

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    پرنده گفت : " چه بويي ، چه آفتابي ، آه بهار آمده است و من به جستجوي جفت خويش خواهم رفت . " پرنده از ايوان پريد ، مثل پيامي پريد و رفت پرنده کوچک بود پرنده فکر نميکرد پرنده روزنامه نميخواند پرنده قرض نداشت پرنده آدمها را نميشناخت پرنده روي هوا و بر فراز...
  2. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    در سرزمين شعر و گل و بلبل موهبتيست زيستن آنهم وقتی که واقعيت موجود بودن تو پس از سالهای سال پذيرفته ميشود
  3. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    معشوق من همچون طبيعت مفهوم ناگزير صريحی دارد او با شکست من قانون صادقانه ی قدرت را تائيد ميکند
  4. I2ose

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    تلخ ماندم ، تلخ مثل زهری که چکیده از شب ظلمانی شهر مثل اندوه تو مثل گل سرخ که به دست طوفان پرپر شد تلخ ماندم ، تلخ مثل عصری غمگین که تو را بر حاشیه اش پیدا کردم و زمین را توپ گردان پرت کردم به دل ظلمت تلخ ماندم ، تلخ دیوار از پنجره سر بیرون کرد از دهانش بوی خون می آمد گلسرخی
  5. I2ose

    دست‌نوشته‌ها

    وقتی تنها "حقیقتِ" زیستن، در روزهایِ نابودن در بودن بمیرد "تو به آرامی آغاز به مردن می کنی"
  6. I2ose

    کوچه های تنهایی

    توی قاب خیس این پنجره‌ها عکسی از جمعه‌ی غم‌گین می‌بینم، چه سیاه ئه به تن‌اش رخت عزا! تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم. داره از ابر سیا خون می‌چکه! جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه! نفس‌ام در نمی‌آد، جمعه‌ها سر نمی‌آد! کاش می‌بستم چشامو، این ازم بر نمی‌آد! داره از ابر سیا خون می‌چکه! جمعه‌ها خون جای...
  7. I2ose

    كوي دوست

    من از این دنیا چی میخوام دو تا صندلی چوبی که منو تو رو بشونن واسه گفتن خوبی من از این دنیا چی میخوام یه وجب زمین خالی همونقدر که یک اطاقک بشه خونه خیالی من از این دنیا چی میخوام یه جعبه مداد رنگی بکشم رو تنه دنیا رنگه خوبیو قشنگی آدمهای دستو دلباز از توی قلک طاقچه بردارن بذر محبت واسه...
  8. I2ose

    دلم برای خودم تنگ میشود...

    عاقبت خط جاده پایان یافت من رسیدم ز ره غبار الود تشنه بر چشمه ره نبرد و دریغ شهر من گور ارزو هایم بود
  9. I2ose

    آغوش

    مرا به آغوشت کشيدی به صليبی که سرنوشتم بود مقربین
  10. I2ose

    بوسه

    دور بودیم دور صدای هم را نمی‌شنیدیم نزدیک شدیم تکان خوردنِ لب‌ها را می‌دیدیم صدای هم را نمی‌‌شنیدیم نزدیک‌تر شدیم صدای هم را می‌شنیدیم کلماتِ هم را نمی‌فهمیدیم نزدیک‌تر شدیم کلماتِ هم را می‌فهمیدیم طعمِ کلماتِ هم را نمی‌دانستیم نزدیک‌تر شدیم آن‌قدر که لب‌ها را به هم...
  11. I2ose

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    ساحل افتاده گفت: « گر چه بسی زيستم هيچ نه معلوم شد آه كه من كيستم » موج ز خود رفته ای، تيز خراميد و گفت: « هستم اگر می روم گر نروم نيستم » اقبال لاهوري موج ز خود رفته رفت ساحل افتاده ماند. اين تن فرسوده را پای به دامن كشيد و آن سر آسوده را سويی افق ها كشاند . ساحل تنها، به درد در پی او...
  12. I2ose

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    در آستانه فصلی سرد در محفل عزای آينه ها و اجتماع سوگوار تجربه های پريده رنگ و اين غروب بارور شده از دانش سکوت چگونه می شود به آن کسی که ميرود اينسان صبور، سنگين، سرگردان. فرمان ايست داد. فروغ
  13. I2ose

    شعر نو

    من از زمانی که قلب خود را گم کرده است ميترسم من از تصوير بيهودگی اين همه دست و از تجسم بيگانگی اين همه صورت ميترسم من مثل دانش آموزی که درس هندسه اش را ديوانه وار دوست می دارد تنها هستم و فکر ميکنم... و فکر ميکنم... و فکر ميکنم... و قلب باغچه در زير آفتاب ورم کرده است...
  14. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    در کوچه ها باد می امد اين ابتدای ويرانيست آن روز هم که د ست های تو ويران شد باد می آمد
  15. I2ose

    مشاعرۀ سنّتی

    نمی توانستم ديگر نمی توانستم صدای پايم از انکار راه بر ميخاست و يأسم از صبوری روحم وسيعتر شده بود و آن بهار، و آن وهم سبز رنگ که بر دريچه گذر داشت، با دلم ميگفت نگاه کن تو هيچگاه پيش نرفتی تو فرو رفتی فروغ
  16. I2ose

    مشاعرۀ سنّتی

    تو چه هستی ای همه هستی ما ازتو ؟ تو چه هستی، جز دو دست گرم در بازی؟ دیگران در کار گل مشغول و تو در گل می دمی تا بنده ی سر گشته ای سازی فروغ
  17. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    در اتاقی که به اندازه ی یک تنهاییست دل من، که به اندازه ی یک عشقست به بهانه های ساده ی خوشبختی خود مینگرد به زوال زیبای گل ها در گلدان به نهالی که تو در باغچه ی خانه مان کاشتی و به آواز قناری ها که به اندازه ی یک پنجره میخوانند
  18. I2ose

    دفتر مدیریت تالار ادبیات

    مرسی ولی منظورم مثه این قسمتهاس!! که در رابطه با رشته ادبیات باشه.. حالا از معرفیش تا تحصیلات تکمیلیش.. کنکور و تحصیلات تکمیلی کنکور و تحصیلات تکمیلی
  19. I2ose

    مشاعرۀ سنّتی

    دريا صبور وسنگين می خواند و می نوشت "من خواب نيستم خاموش اگر نشستم مرداب نيستم روزی كه برخروشم و زنجير بگسلم روشن شود كه آتشم و آب نيستم!" مشیری
  20. I2ose

    دیازپام

    نه، آسمان عاطفه ندارد، ولی احتمالن چیزی بالاتر از آسمان وجود دارد که عشق و شفقت است، چیزیکه من مدت هاست از یاد برده ام. تنهایی پر هیایو: هرابال
بالا