حكايت آن که زاهد است نمی ستاند
پادشاهی را مهمی پیش آمد. گفت: اگر این حالت به مراد من بر آید چندین درم دهمزاهدان را چون حاجتش برآمد و تشویش خاطرش برفت، وفای نذرش به وجود شرط،لازم آمد.
یکی را از بندگان خاص، کیسه ای درم داد تا صرف کند بر زاهدان.
گویند:غلامی عاقل هشیار بود. همه روز بگردید و شبانگه...
اسمش را میگذاریم...دوست مجازی ...
اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته...
خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند...
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد ...
وقت میگذارد برایم...
وقت میگذارم برایش...
نگرانش میشوم...
دلتنگش میشوم...
وقتی در صحبت هایم...به عنوانِ دوست یاد میشود مطمئن میشوم که...
تازه فهمیدم :
عاشقی از آن کارهایی ست که من نمیاد
از آن نقش هایی است که نمی توانم برم در قالبش
نمی توانم خوب درش بیاورم
نمی توانم تحملش کنم
تازه فهمیدم
برای زنده ماندن لازم نیست
نگاهت ، نفست ، دلت
به کسی بند باشد
تازه فهمیدم
تقدیر بازی دست ها خالیست
تقدیر بازی اسم ها تنهاییست
تازه...
قاصدک حرف مرا از بر کن...
برو آن گوشه باغ...سمت آن نرگس مست و بخوان در گوشش..
که همین نزدیکی...
یک نفر یادت هست...
و..
دلــــــــش سخت برایت تنگ است...
کاش میدیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
میتابانی
بال مژگان بلندت را
میخوابانی
آه وقتی که تو چشمانت را
آن جام لبالب از جاندارو را
سوی این تشنه ی جان سوخته میگردانی
موج موسیقی عشق
از دلم میگذرد
روح گلرنگ شراب
در تنم میگردد
دست ویرانگر شوق
پر...
تمام
غصه ها
دقیقا
از
همان جایی آغاز می شود که
ترازو بر می داری
می افتی
به جان دوست داشتنت!
اندازه می گیری
حساب
و
کتاب می کنی
و
مقایسه می کنی.....
و
خدا
نکند حساب و کتابت برسد به آنجا که
زیادتر
دوستش داشته ای
که
زیادتر
دل داده ای
که
زیادتر
گذشته ای
که
زیادتر
بخشیده ای
به قدر
یـــــــــک...
چه زیباست بخاطر تو زیستن …
و برای تو ماندن… به پای تو بودن… و به عشق تو سوختن !
و چه تلخ و غم انگیز است دور از تو بودن و برای تو گریستن … !
ای کاش می دانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگیست … !
بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه تلخ و ناشکیباست … !
چه زیباست بخاطر تو زیستن …
ثانیه ها...
از من نپرس چقدر دوستت دارم
اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست.
به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم!!!
مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد؟
مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم؟
بگو معنی تمرین چیست ؟
بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟
بریدن از خودم را ؟
مگر...
بی تو!
گم می شوم بی تو
در جنگل سکوت و تنهایی
آنگاه که از صدای هوهوی باد می هراسم
و در آن تاریکی مبهم
بی تو
فانوسم می شکند!
فقط چند لحظه
نبودنت را جبران کن
برای نبودن که . . .
همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی
میتوانی همین جا
پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ، گم شده باشی
این روزها خوبم ، کار میکنم ، شعر میخوانم
قصه می نویسم و گـــــــــــاهی
دلم که برایتــــــــــــ . . . تنگ میشود
تمام خیابانها را ، با یادتـــــــــــ . . . پیاده...
خيانت هايشان را نبين ؛ تا آرام باشند ....!!
کذب بگو ؛ تا عاشقت شوند........!!
هرچه نداري بگو دارم، هر چي داري بگو بهترينش را دارم ....!!
اگر ساده اي ؛ اگر راست گويي ؛ اگر باوفايي .... اگر با غيرتي !
اگر يک رنگي .... هميشه تنهايي
برای نبودن که . . .
همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی
میتوانی همین جا
پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ، گم شده باشی
این روزها خوبم ، کار میکنم ، شعر میخوانم
قصه می نویسم و گـــــــــــاهی
دلم که برایتــــــــــــ . . . تنگ میشود
تمام خیابانها را ، با یادتـــــــــــ . . . پیاده...
خيانت هايشان را نبين ؛ تا آرام باشند ....!!
کذب بگو ؛ تا عاشقت شوند........!!
هرچه نداري بگو دارم، هر چي داري بگو بهترينش را دارم ....!!
اگر ساده اي ؛ اگر راست گويي ؛ اگر باوفايي .... اگر با غيرتي !
اگر يک رنگي .... هميشه تنهايي