نتایح جستجو

  1. S

    مشاعرۀ سنّتی

    دیرى ست مى گویى که از من دل بكن، آه دل کندن امّا کار چندان ساده اى نيست دل مى کنم باشد، ولى بر بيد مجنون زیباتر از این یادى از دل داده اى نيست
  2. S

    جمله های زیبا

    زندگی بیشترش سوختن است/ درس آموختن است / زندگی نیست به جز حرف محبت به کسی / ورنه هر خار و خسی / زندگی کرده بسی / زندگی فانوسی است لب دریای خیال آویزان/می توان آن را دید ورنه بیش/ روشن است اما به اندازه خویش / زندگی تابلوییست نیمه ی راه / که ز سر منزل مقصود خبر می ارد / کار او هشدار است/ گر مسافر...
  3. S

    مشاعرۀ سنّتی

    در روی دوست دیگر خیره مشو آه ! آینه دیگر نمی شود به تو هم اعتماد کرد.
  4. S

    مشاعرۀ سنّتی

    یك لحظه این زخمى ترین سهراب را دریاب / من بى تو مى ميرم کجایى نوش دارویم؟
  5. S

    مشاعرۀ سنّتی

    وفا به عشق قدیمت دليل شد که دلم هنوز هم که هنوز است، شاعرت باشد
  6. S

    مشاعرۀ سنّتی

    رنگین سخنان در سخن خویش نهان اند, از نکهت خود نیست به هر حالجدا گل
  7. S

    مشاعرۀ سنّتی

    مستانه بود طعم نگاهت، هنوز هم گاهى اگر بهانه ى بادام مى گرفت
  8. S

    مشاعرۀ سنّتی

    دل خراب من دگر از این خرابتر نمیشود ,که خنجر غمت ازین خرابتر نمیزند
  9. S

    مشاعرۀ سنّتی

    تا نگردی اشنا زین پرده رمزی نشنوی, گوش نا محرم نباشد جای پیغام سروش
  10. S

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی درد و یکی درمان پسندد/ یکی وصل و یکی هجران پسندد/من از درمان و درد و وصل وهجران /پسندم انچه را جانان پسندد.
  11. S

    مشاعرۀ سنّتی

    ای که طبیب خسته ای روی زبان من ببین /کاین دم و دود سینه ام بار دل است بر زبان.
  12. S

    مشاعرۀ سنّتی

    اکر ان ترک شیرازی بدست ارد دل مارا/به خال هندوش بخشم سمرقند و بخارا را
  13. S

    مشاعرۀ سنّتی

    تو خود ای گوهر یکدانه کجایی اخر/کز غمت دیده ی مردم همه دریا باشد.
  14. S

    مشاعرۀ سنّتی

    ماه من پرده برانداخته ای یعنی چه ؟/مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟
  15. S

    مشاعرۀ سنّتی

    در این دریاى وحشتناك شب دارند مى بلعند دلم را جمعى از مرغان ماهى خوار، آهسته
  16. S

    مشاعرۀ سنّتی

    دوباره پلک دلم می پرد نشانه ی چیست؟ شنیده ام که می آ ید کسی به مهمانی
  17. S

    مشاعرۀ سنّتی

    دوباره یك شب دیگر، دوباره تنهایى دوباره این من و این امتداد یلدایى
  18. S

    مشاعرۀ سنّتی

    تا هميشه خانه ات در ميان لاله هاست غبطه مى خورم بر این حسن هم جوارى ات
  19. S

    مشاعرۀ سنّتی

    من از روییدن خار سر دیوار دانستم که نا کس کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها
  20. S

    مشاعرۀ سنّتی

    مى خواستم با تو باشم، تا انتها، تا پریدن آن شب، ولى مانعم بود یك وسعت باتلاقى
بالا