نگارم!
برگ هاي آفت زده زرد، دست در دست باد می خوانند و می رقصند...
برگهاي فرسوده قهوه اي، طاق نصرتی را می سازند...
برگهاي نیمه جان سرخ, فرش قرمزي را می گسترانند...
باران موهایم را, با مروارید هاي ریز و درشت شیشه اي اش تزیین می کند...
نسیم به صورتم بوسه می زند..
و خش خش بی امان پاییز...