نتایح جستجو

  1. shadow_IR

    سلاااااااااااااااام ، خوبی خانم؟! خوشی؟:gol::gol: گلاب جان پس چرا تاپیک من تایید نشد؟!!( مشاعره...

    سلاااااااااااااااام ، خوبی خانم؟! خوشی؟:gol::gol: گلاب جان پس چرا تاپیک من تایید نشد؟!!( مشاعره با اشعار مولانا)
  2. shadow_IR

    [IMG]

    [IMG]
  3. shadow_IR

    [IMG] هه مامانی اینو نیگا منم حین تایپ بزرگ..[IMG][IMG][IMG][IMG]

    [IMG] هه مامانی اینو نیگا منم حین تایپ بزرگ..[IMG][IMG][IMG][IMG]
  4. shadow_IR

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    در مدرسه از نشاطمان کم کردند....از خاطر انبساطمان کم کردند هر گاه بهم عشق تعارف کردیم.....از نمره ی انضباطمان کم کردند
  5. shadow_IR

    دوست داشتی جای کدوم شخصیت خیالی بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    عاچقشمممم!! راستی میدونستید ادامه بابا لنگ دراز تو کتاب دشمن عزیزه؟!!
  6. shadow_IR

    دوست داشتی جای کدوم شخصیت خیالی بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    جودی ابوت تو بابا لنگ دراز!!!
  7. shadow_IR

    آخه تن پروری تا چه حد؟؟!!

    کاملاً به متروی تهران شبیهه !!;)
  8. shadow_IR

    دور کمرتان چقدر است؟ مرد هستید یا زن؟

    منم فکر می کنم نسبت وزن به مجزور قد باشه!!!
  9. shadow_IR

    چاي كيسه اي خانوادگي

    ینی واقعاً حال بهم زن ترین... این کار خونه های دانشجوییه هاااا، من که کلاً چشم بسته غیب می گم:razz:
  10. shadow_IR

    به عنوان اولین کتاب چی رو معرفی می کنی؟

    من کتاب فاطمه فاطمه است، دکتر شریعتی رو تازه خوندم منی که زیاد باید روی خودم کار کنم تاثیر زیادی داشت... کلاً من دکتر شریعتی رو واقعاً دوست دارم و تمام حرف هاشون رو بی برو برگرد قبول دارم. اینم یه پیشنهاد دیگه
  11. shadow_IR

    وقتی بزرگ شدم نوشته پریما سراب

    اونشب امیرمحمد هدایای حاج خانم و خواهر هایش را به من داد و من بیشتر شرمنده شدم. حاج خانم دوباره یک سرویس جواهر قشنگ به من هدیه داده بود. برای عسل هم یک سرویس طلای بچه گانه به اضافه ی یک سند زمین توی لواسان که باید به اسمش می زدند. مامان به امیرمحمد اصرار می کرد که بماند. جا ورده بودم چون نمی...
  12. shadow_IR

    به عنوان اولین کتاب چی رو معرفی می کنی؟

    من هم جین آستین رو دوست دارم... غرور و تعصبش هم شاهکاره!!هر بار برام یه جوری تازگی داره;)
  13. shadow_IR

    نه تو غر می زنی انگار که برام لالایی می خونی مامانی آنی.. [IMG][IMG] من صبرم زیاده، تو هم تمرین...

    نه تو غر می زنی انگار که برام لالایی می خونی مامانی آنی.. [IMG][IMG] من صبرم زیاده، تو هم تمرین کن ،اگه نه که خودم تمرینت می دم و دیگه پست نمی ذارم...[IMG][IMG]
  14. shadow_IR

    خواستن توانستن است!

    عزیـــــــــــزم... این چیه دیگه؟!!:surprised:
  15. shadow_IR

    وقتی بزرگ شدم نوشته پریما سراب

    نصفه شب مامان آهسته بیدارم کرد، عسل بود که شیر می خواست. با ناشیگری و کمک مامان هر جوری بود شیرش رو دادم. فردای آن روز، صبح اول وقت امیرمحمد اصلاح کرده با یک سبد رُز سفید و صورتی که به زیبایی تزئین شده بود و یک جعبه ی بزرگ شیرینی مثل همیشه خوشتیپ با یک پیراهن سفید که راه های صورتی کمرنگ داشت...
  16. shadow_IR

    جن

    من جن گیر 1-2 -3 رو دیدم ای بدک نیست
  17. shadow_IR

    کوووجایی ی ی ی ی؟!!!! دلم تنگ شده خووووو بزرگ شدمم که نوموخونی :cry:

    کوووجایی ی ی ی ی؟!!!! دلم تنگ شده خووووو بزرگ شدمم که نوموخونی :cry:
  18. shadow_IR

    وقتی بزرگ شدم نوشته پریما سراب

    به مامان که با چشم های بسته و رنگ پریده روی صندلی لم داده بود پرستاری بالای سرش بود ،اشاره کرد.بعد به پشت امیرمحمد زد و تبریک گفت. امیرمحمد تشکر کرد و به طرف من برگشت و موهایم را نوازش کرد با بی حواسی گفتم: ـبچه امو می خوام، مامانم حالش بهم خورده، مامانمو می خوام. دخترم را بغلم دادند تا شیر...
  19. shadow_IR

    بغل....

    :cry:
  20. shadow_IR

    بدو بدو پست جدید گذاشتم لا لا لا... لا لا لا...:w42::w42...

    بدو بدو پست جدید گذاشتم لا لا لا... لا لا لا...:w42::w42: http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/311633
بالا