بعد از صبحانه دوربینم را برداشتم و از باغ شروع کردم تا به اندرونی و بیرونی رسیدم. برام جالب بود که توی این همه سال چطور ترتیب این خونه رو همینطوری نگه داشتن. بعد از ناهار با حاج خانم و دختر ها مشغول پیچیدن بسته های نظری بودیم. وقتی به اتاق خوابم برگشتم مشغول عکس گرفتن شدم که با صدای امیر محمد از...