نتایح جستجو

  1. *زهره*

    اسپم ها ، تاپیک های تایید نشده ، پست های تکراری و حذف شده!!

    تاکی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟ ای تیر غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه رفتم به در صومعه‌ی عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد در میکده رهبانم و در صومعه عابد گه معتکف دیرم و گه...
  2. *زهره*

    شعر انگلیسی

    I Taste a Liquor Never Brewed I taste a liquor never brewed, From tankards scooped in pearl; Not all the vats upon the Rhine Yield such an alcohol! Inebriate of air am I, And debauchee of dew, Reeling, through endless summer days, From inns of molten blue. When landlords turn the...
  3. *زهره*

    شعر انگلیسی

    Because I Could not Stop for Death Because I could not stop for Death, He kindly stopped for me; The carriage held but just ourselves And Immortality We slowly drove, he knew no haste, And I had put away My labor, and my leisure too, For his civility We passed the school, where children...
  4. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    داغ پنهانم نمی‌بینند و مهر سر به مهر آنچه بر اجزای ظاهر دیده‌اند آن گفته‌اند
  5. *زهره*

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    آرامش زمانی‌ست که در هر لحظه فکر کنی خداوند دست تو را در دست دارد
  6. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  7. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  8. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  9. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  10. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  11. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  12. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  13. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  14. *زهره*

    شعر انگلیسی

    Out, Out The buzz saw snarled and rattled in the yard And made dust and dropped stove-length sticks of wood, Sweet-scented stuff when the breeze drew across it. And from there those that lifted eyes could count Five mountain ranges one behing the other Under the sunset far into Vermont. And...
  15. *زهره*

    كوي دوست

    خوش است خلوت اگر یار یار من باشد نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد روا مدار خدایا که در حریم وصال رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد همای گو مفکن سایه شرف هرگز در آن دیار که طوطی کم از زغن باشد بیان شوق چه حاجت...
  16. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    نادر گرفت دامن سودای وصلشان دستی که عاقبت نه به دندان گزیده‌اند
  17. *زهره*

    شعر انگلیسی

    My Last Duchess That's my last Duchess painted on the wall, Looking as if she were alive. I call That piece a wonder, now: Fra Pandolf's hands Worked busily a day, and there she stands. Will't please you sit and look at her? I said "Fra Pandolf" by design, for never read Strangers like...
  18. *زهره*

    شعر انگلیسی

    Fire and Ice Some say the world will end in fire, Some say in ice. From what I've tasted of desire I hold with those who favor fire. But if it had to perish twice, I think I know enough of hate To say that for destruction ice Is also great And would suffice. By Robert Frost
  19. *زهره*

    شعر نو

    من و دلتنگ و این شیشه خیس. می نویسم و فضا. می نویسم و دو دیوار و چندین گنجشک. یک نفر دلتنگ است. یک نفر می بافد. یک نفر می شمرد. یک نفر می خواند. زندگی یعنی: یک سار پرید. از چه دلتنگ شدی؟ دلخوشی ها کم نیست: مثلا این خورشید، کودک پس فردا، کفتر آن هفته. یک نفر دیشب مرد و هنوز، نان...
  20. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    یا رب دلی که در وی پروای خود نگنجد دست محبت آنجا خرگاه عشق چون زد
بالا