نتایح جستجو

  1. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    از زلفِ شکن بر شکنت میترسم وز نرگسِ مستِ پرفنت میترسم من میخواهم که راه گیرم در پیش از غمزۀ چشمِ رهزنت میترسم عطار...
  2. *زهره*

    كوي دوست

    در همه عالم كسي به ياد ندارد نغمه سرايي كه يك ترانه بخواند تنها با يك ترانه در همه ي عمر نامش اينگونه جاودانه بماند *** صبح كه در شهر، آن ترانه درخشيد نرمي مهتاب داشت، گرمي خورشيد بانگ: هزار‌آفرين! زهرجا بر شد شور و سروري به جان مردم بخشيد *** نغمه، پيامي ز عشق بود و ز پيكار مشعل شب هاي...
  3. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    وقتی تو نیستی گم میشه آفتاب خاکستر میشه حریر مهتاب از رفتنت من پر میشم از شب شب دلهره شب اضطراب وقتی تو نیستی دنیا شب میشه شب از دل من شب تا همیشه بی تو هر نفس تکرار ترسه لحظه لحظه نیست نبض تشویشه بي تو نه صدا مونده نه آواز نه اشک غزل نه ناله ساز بالی اگه هست از جنس کوهه از رنگ خاک و حسرت...
  4. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    یارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد
  5. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  6. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  7. *زهره*

    كوي دوست

    چو مرغي زير باران راه گم كرده گذشته از بيابان شبي چون خيمه ي دشمن شبي را در بياباني - غريب اما - به سر برده فتاده اينك آنجا روي لاشه ي جهد بي حاصل همه چيز وهمه جا خسته و خيس است چو دود روشني كز شعله ي شادي پيام آرد سحر برخاست غبار تيرگي مثل بخار آب ز بشن دشت و در برخاست سپهر افروخت با...
  8. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    ره ندیدم چو برفت از نظرم صورت دوست همچو چشمی که چراغش ز مقابل برود
  9. *زهره*

    من خلیج فارسم ولی آزاد اینجا هم داره این رشته‌رو

    من خلیج فارسم ولی آزاد اینجا هم داره این رشته‌رو
  10. *زهره*

    ادبیات انگلیسی

    ادبیات انگلیسی
  11. *زهره*

    شعر نو

    عشق خاطره‌يی‌ست به انتظارِ حدوث و تجدد نشسته، چرا که آنان اکنون هر دو خفته‌اند: در اين‌سوی بستر مردی و زنی...
  12. *زهره*

    غزل و قصیده

    شمعیم و دلی مشعله‌افروز و دگر هیچ شب تا به سحر گریه‌ی جانسوز و دگر هیچ افسانه بود معنی دیدار، که دادند در پرده یکی وعده‌ی مرموز و دگر هیچ خواهی که شوی باخبر از کشف و کرامات مردانگی و عشق بیاموز و دگر هیچ زین قوم چه خواهی؟ که بهین پیشه‌ورانش گهواره‌تراش‌اند و کفن‌دوز و دگر...
  13. *زهره*

    خواهش میکنم

    خواهش میکنم
  14. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  15. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    بگو از سنگ بگیرم اشک، می‌گیرم بگو از رنگ بگیرم رنگ، می‌‌گیرم بگو کاری کنم تا برسه فردا بگو موج‌و بگیرم از تن دریا بگو کاری کنم تا ابری نباره به خدا کاری نداره بگو بردارم از شب نسل ستاره به خدا کاری نداره بگو فریاد بزنم عاشقت هستم این صدا رو بشنون تموم ابرا بگو حتی بیارم ماه‌و تو خونه یا که...
  16. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    میام از شهر عسق و کوله بار من غزل پر از تکرار اسم خوب و دلچسب عسل کسی که طعم اسمش طعم عاشق بودنه طلوع تازه ی خواستن تو رگهای منه عسل مثل گله، گل بارون زده به شکل ناب عشق که از خواب اومده سکوت لحظه هاش هیاهوی غمه به گلبرگ صداش هجوم شبنمه نیاز من به اون برای خواستنه نیاز جویبار به جاری بودنه...
  17. *زهره*

    غزل و قصیده

    گر نشد عاشق دو زلف یار بر رخسار او چون ز ما پنهان کند هر ساعتی دیدار او یک زمان در هجر و وصل او شود خرم دلم این چه آفت رفت یارب بر من از دیدار او غمزه‌ی غماز او چون می‌رباید جان و دل گر نشد جادو به رخ آن طره‌ی طرار او گر نیابم وصل رویش باشد از وی اینقدر عمر یارب می‌گذارم...
  18. *زهره*

    كوي دوست

    در ميكده‌ام: چون من بسي اينجا هست مي حاضر و من نبرده ام سويش دست بايد امشب ببوسم اين ساقي را اكنون گويم كه نيستم بيخود و مست در ميكده ام دگر كسي اينجا نيست واندر جامم دگر نمي صهبا نيست مجروحم و مستم و عسس مي بردم مردي، مددي، اهل دلي، آيا نيست ؟
  19. *زهره*

    شعر انگلیسی

    TO THE VIRGINS, TO MAKE MUCH OF TIME GATHER ye rosebuds while ye may, Old time is still a-flying : And this same flower that smiles to-day To-morrow will be dying. The glorious lamp of heaven, the sun, The higher he's a-getting, The sooner will his race...
  20. *زهره*

    شعر نو

    كاش چون پائيز بودم ... كاش چون پائيز بودم كاش چون پائيز خاموش و ملال انگيز بودم برگ هاي آرزوهايم يكايك زرد مي شد آفتاب ديدگانم سرد مي شد آسمان سينه ام پر درد مي شد ناگهان توفان اندوهي به جانم چنگ مي زد اشگ هايم همچو باران دامنم را رنگ مي زد وه ... چه زيبا بود اگر...
بالا