نتایح جستجو

  1. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    روزي من وتو اي جان ، همچون كبوترها سرنهاديم با هم ، در بستر پرها پرگشاده همره مرغان خوش آواز گه به كوهستان و گه به صحرا در پرواز جلوه زندگي را ،‌در چشم هم مي‌ديديم چون به شب مي‌رسيديم ، كنار هم مي‌آرميديم تا نسيمي مي‌وزيد ، آشيانه مي لرزيد ما زبيم...
  2. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر تا که گلباران شود کلبه ویران من تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان چون سپندم بر سر آتش نشان بنشین دمی چون سرشکم در کنار بنشین نشان سوز نهان تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ای...
  3. *زهره*

    كوي دوست

    آفاق پوشيده از فر بيخويشي است و نوازش اي لحظه هاي گريزان صفاي شما باد دمتان و ناز قدمتان گرامي ،‌ سلام !‌ اندر آييد اين شهر خاموش در دوردست فراموش جاويد جاي شما باد اي لحظه هاي شگفت و گريزان كه گاهي چه كمياب اين مشت خون و خجل را در بارش نور نوشين خود مي نوازيد او مي پرد چون دل پر سرود...
  4. *زهره*

    غزل و قصیده

    ماه کشمیری رخ من، از ستمکاری که هست می‌پسندد بر من بیچاره هر خواری که هست چشم گریانم ز هجر عارض گل رنگ او ابر نیسان را همی ماند، ز خون باری که هست ای که بر ما می‌پسندی سال و ماه و روز و شب هر بلا و محنت و درد دل و زاری که هست نیست خواهد شد وجود دردمند ما ز غم گر وجود ما...
  5. *زهره*

    شعر نو

    در اين شبگير كدامين جام و پيغام صبوحي مستتان كرده ست ؟ اي مرغان كه چونين بر برهنه شاخه هاي اين درخت برده خوابش دور غريب افتاده از اقران بستانش در اين بيغوله ي مهجور قرار از دست داده ، شاد مي شنگيد و مي خوانيد ؟ خوشا ، ديگر خوشا حال شما ، اما سپهر پير بد عهد است و بي مهر است ، مي دانيد ؟...
  6. *زهره*

    سعدی

    شبست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی غنیمتست چنین شب که دوستان بینی به شرط آن که منت بنده وار در خدمت بایستم تو خداوندوار بنشینی میان ما و شما عهد در ازل رفته‌ست هزار سال برآید همان نخستینی چو صبرم از تو میسر نمی‌شود چه کنم به خشم رفتم و بازآمدم به مسکینی به حکم آن که...
  7. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    این همه نیش می‌خورد سعدی و پیش می‌رود خون برود در این میان گر تو تویی و من منم
  8. *زهره*

    خب اون شعره اونی که تو گذاشتی لیریکه خیلی فرق می‌کنه با هم تو هیچ وقت نمی‌تونی شعر شکسپیر رو با...

    خب اون شعره اونی که تو گذاشتی لیریکه خیلی فرق می‌کنه با هم تو هیچ وقت نمی‌تونی شعر شکسپیر رو با آهنگ بخونی در ضمن شعرایی که می‌ذاری باید شاعرش معلوم باشه
  9. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    اي فروغ روزگار تباه من روز گارم تيره گشته چون دود آه من من كه مست از آن نگاهم چشم مستت ساغرم شد اي عجب ديوانه بودم آنچه گفتي باورم شد آه از آن پيمان كه بستي با من اي جان در همان دم هم شكستي عهد و پيمان خوش به يادت مست مستم مي بنوشم تا هستم كي شود روزي بيايي به ديدارم تا ببيني...
  10. *زهره*

    نه جونم خیلی وقته می‌شناسمت می‌دونم کجایی هستی، رشته‌ت چیه‌، کدوم دانشگاهی، چی می‌خونی...

    نه جونم خیلی وقته می‌شناسمت می‌دونم کجایی هستی، رشته‌ت چیه‌، کدوم دانشگاهی، چی می‌خونی...
  11. *زهره*

    شعر انگلیسی

    To a Waterfowl Whither, 'midst falling dew, While glow the heavens with the last steps of day, Far, through their rosy depths, dost thou pursue Thy solitary way? Vainly the fowler's eye Might mark thy distant flight to do thee wrong, As, darkly painted on the crimson sky, Thy...
  12. *زهره*

    اسمت‌و می‌دونم

    اسمت‌و می‌دونم
  13. *زهره*

    شعر نو

    سر گشته اي به ساحل دريا، نزديك يك صدف، سنگي فتاده ديد و گمان برد گوهر است ! *** گوهر نبود - اگر چه - ولي در نهاد او، چيزي نهفته بود، كه مي گفت ، از سنگ بهتر است ! *** جان مايه اي به روشني نور، عشق، شعر، از سنگ مي دميد ! انگار دل بود ! مي تپيد ! اما چراغ آينه اش در غبار بود ! *** دستي بر او گشود...
  14. *زهره*

    كوي دوست

    چشم صنوبران سحر خيز بر شعله بلند افق خيره مانده بود . دريا، بر گوهر نيامده ! آغوش مي گشود . سر مي كشيد كوه، آيا در آن كرانه چه مي ديد ؟ پر مي كشيد باد، آيا چه مي شنيد، كه سرشار از اميد، با كوله بار شادي، از دره مي گذشت ، در دشت مي دويد ! *** هنگامه اي شگفت ، يكباره آسمان و زمين را فرا گرفت ! نبض...
  15. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    الا ای آهوی وحشی کجایی مرا با توست چندین آشنایی دو تنها و دو سرگردان دو بیکس دد و دامت کمین از پیش و از پس
  16. *زهره*

    تا حالا هم کارتونای انیمه رو ندیدم. فقط عکساش‌و دیدم

    تا حالا هم کارتونای انیمه رو ندیدم. فقط عکساش‌و دیدم
  17. *زهره*

    سلام جوجو جان اگه ممکنه تو قسمت شعر انگلیسی فقط شعر انگلیسی بذار نه اشعار خواننده‌ها رو

    سلام جوجو جان اگه ممکنه تو قسمت شعر انگلیسی فقط شعر انگلیسی بذار نه اشعار خواننده‌ها رو
  18. *زهره*

    خوش اومدی عزیزم [IMG]

    خوش اومدی عزیزم [IMG]
  19. *زهره*

    کوچه های تنهایی

    با نوازشهاي لحن مرغكي بيدار دل بامدادان دور شد از چشم من جادوي خواب چون گشودم چشم، ديدم از ميان ابرها برف زرين بارد از گيسوي گلگون، آفتاب جوي خندان بود و من در اشك شوقش گرم گرم گرد شب را شستم از رخسار و جانم تازه شد شانه در گيسوي من كوشيد با آثار خواب وز كشاكشهاش طرح گيسوانم تازه شد...
بالا