نتایح جستجو

  1. eksir

    شعر نو

    به قعر شب سفري مي كنيم در تابوت هوا بد است تنفس شديد جنبش كم و بوي سوختگي بوي آتشي خاموش و شيهه هاي سمندي كه دور ميگردد ميان پچ پچ اوراد و الوداع و امان نشسته شهر زبان بسته باز در تب سرد و راه بسته نمايد ز رخنه تابوت به قعر شب سفري مي كنيم با كندي چه مي كنيم ؟ كجاييم ؟ شهر مامن كو ؟
  2. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    پیش آن سلسله مو ، مشت ما وا شده بود وسط این همه کوه ، تیشه رسوا شده بود همه در ساحل عشق تشنه می رقصیدند روح مرموز عطش مثل دریا شده بود بهترین لحظهء عشق با تو پیدا شده بود باز غوغا شده بود باز غوغا شده بود
  3. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    دل هوشمند باید که به دلبری سپاری که چو قبله ایت باشد به از آن که خود پرستی
  4. eksir

    شعر نو

    ما نوشتیم و گریستیم ما خنده کنان به رقص بر خاستیم ما نعره زنان از سر جان گذشتیم ... کسی را پروای ما نبود. در دور دست مردی را به دار آویختند : کسی به تماشا سر برنداشت ما نشستیم و گریستیم ما با فریادی از قالب خود بر آمدیم
  5. eksir

    شعر نو

    من از پروانه بودن ها من از دیوانه بودن ها من از بازی یک شعلهٔ سوزنده که آتش زده بر دامان پروانه نمی ترسم من از هیچ بودن ها از عشق نداشتن ها از بی کسی و خلوت انسان ها می ترسم... من از عمق رفاقت ها من از لطف صداقت ها من از بازی نور در سینهٔ بی قلب ظلمت ها نمی ترسم من از حرف جدایی ها مرگ...
  6. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست و دلم بس تنگ است بی خیالی سپر هر درد است .
  7. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    عاشق خدا شدن خیلی راحت تر از این حرفهاست - عاشق ماندن و عاشق مردن مرد راه میخواهد .
  8. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشیم به یاد ماندنی نه حاشیه ای از یاد رفتنی
  9. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش چون به فکر سوختن افتاده ایی مردانه باش
  10. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    گناهی که تو را پشیمان کند بهتر از نیکی است که تو را به خودپسندی وادارد
  11. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    بهترين چيزي را كه دوست داريد در باره شما بگويند در باره مردم بگوئيد.
  12. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    كسي كه خويش را بزرگ ببيند در پيشگاه خدا حقير است
  13. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    کسی که از گفتن نمیدانم روی گردان است به هلاکت ونابودی می رسد
  14. eksir

    سوراخ گلوله بر جمجمه هیتلر

    این قسمتی از جمجمه هیتلر است که دانشمندان هنوز بر روی نا گفته های زندگی وی تحقیق می کنند.
  15. eksir

    داستان هاي كوتاه

    كشاورزی الاغ پیری داشت كه یك روز اتفاقی به درون یك چاه بدون آب افتاد. كشاورز هر چه سعی كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. پس برای اینكه حیوان بیچاره زیاد زجر نكشد، كشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود. مردم با سطل...
  16. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    دانم و داني كه جانم عاقبت از آن توست پس مزن آتش به جانم چون كه جانم جان توست
  17. eksir

    شعر نو

    آب از آب تکان نخورد... نه دیدی نه دیده شدی رفت وگذشت ! بی نگاهی که بوی مهربانی دهد .... اما همین نزدیکی ها از آب , آبی تر است دلی که پر ریخته و پریشان می میرد برای یک " نیست " نیست کودکانه ! لحنی شبیه مریمی های پرپر سرشار از بوی فروردین پار و پیدار . . . : سر می زند تنهایی ! - باشد ! : از...
  18. eksir

    غزل و قصیده

    آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست گر چه شیرین دهنان پادشهانند ولی او سلیمان زمان است که خاتم با اوست روی خوب است و کمال هنر و دامن پاک لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست خال مشکین که بدان عارض گندمگون است سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست دلبرم عزم سفر کرد خدا...
  19. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    گفت معشوقی به عاشق کای فتی تو به غربت دیده‌ای بس شهرها گو کدامین شهر زان‌ها خوشتر است گفت آن شهری که در وی دلبر است هر کجا تو با منی من خوشدلم گر بود در قعر گوری منزلم هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن گر چه تفسیر زبان روشنگر است لیک عشق بی زبان روشنتر است
  20. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    با اين همه تلاش و تمنّا و تشنگی با اينكه ناله می كنم از دل كه: آب ‌آب ... ديگر فريب هم به سرابم نمی برد. پر كن پياله را ...
بالا