آه ، اي تير اي تير دلدوز
باز در زخم جاني نشستي
آه ، اي خار اي خار جانسوز
باز در ديدگانم شکستي
.اي ، اي گرگ اي گرگ وحشي
چنگ و دندان به جانم فشردي
اين جگرگاه بود ، آن جگر بود
اين که بشکافتي ، آن که خوردي
آتش اي آتش اي شعله ي مرگ
سوختي ، سوختي پيکرم را
مشت خاکستري ماند از...