نتایح جستجو

  1. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    اوحدی اوحدی چون دوستی روی تو ورزم به نیاز مگذار به دست دشمن دونم باز گر سوختنیست جان من هم تو بسوز ور ساختنیست کار من هم تو بساز
  2. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    روزی که آه من به هواداری تو خاست در خواب ناز بود نسیم سحر هنوز
  3. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    هنگام بازگشت است، نه وقت سیر و گشت است با چهرهٔ خزانی، از نو بهار بگذر
  4. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    به پیری، گفتم از دامان دنیا دست بردارم ندانستم که در خشکی شود این خار گیراتر
  5. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    معشوقه پی وفا نباشد ور بود، به عهد ما نباشد هرگز سر کوی خوبرویان بی‌فتنه و ماجرا نباشد هر چند که یار ما ختاییست ما را نظر خطا نباشد ای با همه طلعت تو نیکو با طالع ما چرا نباشد؟ دعوی چه کنی بر وی پوشی؟ پوشیدن مه روا نباشد خوبی که ندید روی او کس امروز بجز خدا...
  6. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    # پدرام رضايي زاده، # داستانک # پدرام رضايي زاده، # داستانک روي تنها صندلي اتاقک اهداط، خون نشسته بودم که پرستار جوان صدايم زد . به طرف ميز ش که مي رفتم ، سنگيني نگاه پيرمردي که تا به حال کنار صندلي ام ايستاده بود نفسم را به شماره انداخت . درست مقابل پرستار نشستم ؛ برگه...
  7. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    احوال قید چون من سرگشته‌ای چه داند؟ جز بیدلی که او را پایی به دام باشد
  8. *زهره*

    غزل و قصیده

    بهار و باغ با ترکان گل رخسار خوش باشد شراب تلخ با خوبان شیرین کار خوش باشد برون شهر، با یاران، شب مهتاب در صحرا قدح در دست و مطرب مست و ساقی یار خوش باشد میان باغ و طرف جوی و پای سرو و پیش گل طرب در جان و می در جام و گل بر بار خوش باشد سماع مطرب اندر گوش و دست یار در گردن...
  9. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    گمان مبر که ز مهر تو دست وادارم که گر چه خاک زمینم کنی، هوا دارم اگر جهان همه دشمن شوند باکی نیست مرا ز غیر چه اندیشه؟ چون ترا دارم مرا که روز و شب اندیشهٔ تو باید کرد نظر به مصلحت کار خود کجا دارم؟ به وصل روی تو ایمن کجا توانم بود؟ که دشمنی چو فراق تو در قفا دارم دلم...
  10. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    من همان داغ محبت که تو دیدی دارم هم چنان در هوست زرد وز عشقت زارم قصهٔ درد فراق تو مپندار، ای دوست که به پایان رسد، ار عمر به پایان آرم خار در پای چو از دست غمت رفت مرا گل به دستم ده و از پای درآور خارم بر دلم بار گران شد چو ز من دور شدی بار ده پیش خود و دور کن از دل بارم...
  11. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    گفتا که: به شیوه آبرویت ریزم وز باد ستیزه رنگ و بویت ریزم اندر تو زنم آتش سودا روزی تا خاک شوی، شبی به کویت ریزم
  12. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او گویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رود
  13. *زهره*

    نمونه مکالمات عمومی

    مکالمه‌ی 14 A:"Hello?" الو؟ B: “Hi Steve. This is Mike. What are you doing?” سلام استیو. مایکم. چیکار می‌کنی؟ A: “Oh, hi. I was just watching TV.” اوه سلام. داشتم تلویزیون میدیدم B: “There's nothing to watch right now.” الان که چیزی نداره A: “I know. I was watching a re-run. I have nothing to...
  14. *زهره*

    كوي دوست

    هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود تا منتهای کار من از عشق چون شود دل برقرار نیست که گویم نصیحتی از راه عقل و معرفتش رهنمون شود یار آن حریف نیست که از در درآیدم عشق آن حدیث نیست که از دل برون شود فرهادوارم از لب شیرین گزیر نیست ور کوه محنتم به مثل بیستون شود ساکن...
  15. *زهره*

    فراق یار

    آن که مرا آرزوست دیر میسر شود وین چه مرا در سرست عمر در این سر شود تا تو نیایی به فضل رفتن ما باطلست ور به مثل پای سعی در طلبت سر شود برق جمالی بجست خرمن خلقی بسوخت زان همه آتش نگفت دود دلی برشود ای نظر آفتاب هیچ زیان داردت گر در و دیوار ما از تو منور شود گر نگهی دوست...
  16. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    محمل بدار ای ساربان تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌رود
  17. *زهره*

    کدوم عکس شما؟

    کدوم عکس شما؟
  18. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    چون تاک اگرچه پای ادب کج نهاده‌ایم ما رابه ریزش مژهٔ اشکبار بخش
  19. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    ای گل که موج خنده‌ات از سرگذشته است آماده باش گریهٔ تلخ گلاب را
  20. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    ای به دیدهٔ دریغ خاک درت همه سوگند من به جان و سرت گوش را منتست بر همه تن از پی آن حدیث چون شکرت
بالا