نتایح جستجو

  1. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    دلداده ی غریبم و گمنام این دیار زان یار دلنشین که نشان می دهد به من؟
  2. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت رفت و از گریه ی طوفانی ام اندیشه نکرد چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت
  3. hamid_61

    سلام ممنون دوست عریز، خوبم.

    سلام ممنون دوست عریز، خوبم.
  4. hamid_61

    سلام دوست عزیز. ممنون خوبم

    سلام دوست عزیز. ممنون خوبم
  5. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    اشک دامان مرا گیرد و در پای من افتد که دل خون شده را هم زچه همراه نبردم تو چو پروانه ام آتش بزن ای شمع و بسوزان من بی دل نتوانم که به گرد تو نگردم
  6. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    موج رقص انگیز چو لغزد بر تنش جان به رقص آید مرا از لغزش پیراهنش حلقه گیسو به گرد گردنش حسرت نماست ای دریغا گر رسیدی دست من در گردنش
  7. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    آیینه ایی بگیرو تماشای خویش کن سوی چمن ته عزم تماشای چه می روی؟
  8. hamid_61

    رفتم تیرنای عزیز ولی متاسفانه به شما رای ندادم.! ببخشید.

    رفتم تیرنای عزیز ولی متاسفانه به شما رای ندادم.! ببخشید.
  9. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    تا شکن زلف توست سلسله جنبان دل جمع نخواهد شدن حال پریشان دل گر چه صبوری خوش است در همه کاری ولی کردن صبر از رخت کی شود امکان دل
  10. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    سحرم کشیده خنجر که چرا شبت نکشته ست تو بکش که تا نیفتد دگرم به شب گذاری به سرشک همچو باران زبرت چه برخورم من که چو سنگ تیره ماندی همه عمر بر مزاری
  11. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    دلداه و غریبم و گمنام این دیار زان یار دلنشین که نشان می دهد به من
  12. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
  13. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    تير غم دنيا به دل ما نرسد زخم دل عاشق از كماني دگر است
  14. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی کنی پریشان دل های مبتلا را آن خرمن بلا را پیش صبا مگستر زین پیش و از پس و پیش زلف دوتا مگستر در پیش پای دل ها دام بلا مگستر
  15. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    دلداه و غریبم و گمنام این دیار زان یار دلنشین که نشان می دهد به من
  16. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    تا جان به عشقت بنده شد، زین بندگی تابنده شد تا دل زنامت زنده شد، پر شد دو عالم نام دل پیغامت آمد از دلم، کای ماه حل کن مشکلم کی خواهد آمد حاصلم، ای فارغ از پیغام دل "عطار"
  17. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی کنی پریشان دل های مبتلا را آن خرمن بلا را پیش صبا مگستر
  18. hamid_61

    مشاعرۀ سنّتی

    تو ای خیال دلخواه زیبا تری از آن ماه کز اشک شوق دادم یک عمر شت وشویت
  19. hamid_61

    برنامه تبديل نمره هاي نخ به يكديگر

    برای جمع کردن بچه هایی که اعلام همکاری کردن هم میشه به تک تکشون پیام بدیم و یه قرار بزاریم. من پیشنهاد می کنم آخر شب بعد از ساعت 23 باشه.
  20. hamid_61

    برنامه تبديل نمره هاي نخ به يكديگر

    اگر کلیات رو به صورت مختصر بخوام تعریف کنم میشه همون انتظار ما از برنامه. یعنی از برنامه چه انتظاراتی داریم. مثلاً فرض کنیم در این برنامه کاربر کلمه پنبه رو تایپ کنه و اطلاعاتی مثل اون هایی که شما گفتین در اختیارش قرار بگیره. خوب به نظر من این برنامه اصلاً جالب نیست چون هر دفعه یک اطلاعات ثابت...
بالا