نتایح جستجو

وقتی خنده میکنی ناگه به خواب می شوم سرمست ز دنیا شده مشتاق عشق می شوم

در چمن پروانه‌ای آمد ولی ننشسته رفت با حریفان قهر بی‌جای توام آمد بیاد

در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت جان در هوای گوهر نایاب داده‌ایم

در همه عمر ار برآرم بی غم تو یک نفس زان نفس بر جان من هر لحظه تاوانی بود آفتاب روی تو گر بر جهان تابد دمی در جهان هر ذره‌ای خورشید تابانی بود

راه مقصد دور و پای سعی لنگ وقت همچون خاطر ناشاد تنگ جذبه‌ای از عشق باید، بی‌گمان تا شود طی هم زمان و هم مکان

تا هست ز نیک و بد در کیسهٔ من نقدی در کوی جوانمردان عیار نخواهم شد آن رفت که می‌رفتم در صومعه هر باری جز بر در میخانه این بار نخواهم شد

دیدی چو من خرابی افتاده در خرابات فارغ شده ز مسجد وز لذت مباحات از خانقاه رفته، در میکده نشسته صد سجده کرده هر دم در پیش عزی ولات

یک گل ز باغ دوست، کسی بو نمی‌کند تا هرچه غیر اوست، به یک سو نمی‌کند روشن نمی‌شود ز رمد، چشم سالکی تا از غبار میکده، دارو نمی‌کند

:) من دانم و دل، غیر چه داند که در این بزم از طرز نگاه تو چه فهمیده‌ام امروز تا باد صبا پیچ سر زلف تو وا کرد بر خود، چو سر زلف تو پیچیده‌ام امروز

تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من شب، مگر بودش گذر بر منزل جانان من بس که شد گل گل تنم از داغ‌های آتشین می‌کند کار سمندر، بلبل بستان من

تو ای ستاره خندان کجا خبر داری؟ ز ناله سحر و گریه شبانه ما چو بانگ رعد خروشان که پیچد اندر کوه جهان پر است ز گلبانگ عاشقانه ما

ممنونم بخاطر عکسای قشنگتون :gol::gol::gol:

دوش سنگی چند پنهان کردم اندر آستین ای عجب! آن سنگ‌ها را هم ز من دزدیده‌اند سنگ می‌دزدند از دیوانه با این عقل و رای مبحث فهمیدنی‌ها را چنین فهمیده‌اند

یک شمع سوزان در برم باشد به زیر نورش،نور ماه نمی خواهم همان بس که بالا نشینم رخ به دیدار دلم شرم نمی خواهم

[IMG]

[IMG]

تکرار غزل مرگ دیگر اشک ندارد چرا بی پروا آرزو آوار کنم بر سر رویا ها

باز خداروشکر . انشااله همه چی وفق مراد باشه:redface:

سلام ممنونم. شما خوبین؟:redface:

[IMG]