نتایح جستجو

  1. mahshid m

    [IMG]

    [IMG]
  2. mahshid m

    [IMG]

    [IMG]
  3. mahshid m

    [IMG]

    [IMG]
  4. mahshid m

    [IMG]

    [IMG]
  5. mahshid m

    نه جدا بی شوخی غزل دیگه میخوام کمتر بیام با اینکه دلم برای دوستام تنگ میشه ولی چاره ای نیست

    نه جدا بی شوخی غزل دیگه میخوام کمتر بیام با اینکه دلم برای دوستام تنگ میشه ولی چاره ای نیست
  6. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    صدایش غمگین بود واقعا اندوهگین بود بهنام گفت : -حداقل به خاطر شروین قبول کن وازدواج کن به فکر خوشبختی اون باش ستایش گفت : -هستم دلم میخواد تمام سعی ام رو به خاطر سعادت اون به کار ببندم ولی ..... سوگند برخاست ودست بر شانه ی خواهر نهاد وگفت : -د خوب این حرفها رو که به ما زدی به خود شاهرخ بگو شاید...
  7. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    روز جمعه بهنام به منزل رهنما رفت ولی این بار تنها به خاطر دیدار نامزدش نبود بلکه قصد صحبت با ستایش را داشت در پذیرایی گرد هم نشسته بودند بهنام مدام سکوت میکرد گویی در ذهنش به گفتگویی که قرار بود با ستایش انجام دهد می اندیشید رهنما رو به او کرد وگفت : -امروز کم حرف شدی پسر جان او لبخندی بر لب...
  8. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    شاهرخ متعجب بر جای ماند انتظار شنیدن چنین جوابی را از ستایش نداشت خود ستایش نیز ازجمله ای که بر لب آورده بود متعجب شد برگشت به شاهرخ نگریست موج اندوه را در چهره او احساس کرد لبخند پر اندوهی که شاهرخ بر لب آورد بیشتر باعث شرمندگی ستایش شد خواست حرفش را پس بگیرد ولی شاهرخ بیشتر آنجا نماند وبدون...
  9. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    -مادر خوهش میکنم خیالبافی نکن شاهرخ قصد ازدواج نداره اگر هم داشته باشه وبه من پیشنهاد بده قبول نمیکنم زری متعجب پرسید : -چرا ؟ وستایش جواب داد : -چون اون فقط به هسرش فکر میکنه به بهاره وقتی میبینم اون مرده وشاهرخ تا این حد دوستش داره فکر میکنم اگر زنده بود چه کار میکرد ؟حتما از عشق وعلاقه زیاد...
  10. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    سلام بهاره با یه دنیا اندوه باز اومدم پیش خودت .راستش رو بخوای تازه تازه با شرایط موجود سازگار شدم تازه تازه تونستم به جای خالی تو عادت کنم گرچه هنوز تو قلبم زنده ای ونفس میکشی کاش بتونم باعث خوشحالی تو باشم کاش بتونم اسباب شادی بهار را فراهم کنم من حتی نتونستم پیشنهادم رو به زبون بیارم واز اون...
  11. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    -مامان بهار میگه اول مهر میره مدرسه ستایش به خود امد و پرسید : -چه گفتی ؟ -گفتم بهار قراره بره مدرسه --خب آره بهار دیگه بزرگ شده وبا لبخندی مهربان به او خیره شد بهار گفت مدرسه را دوست نداره ولی دلیلش را نگفت وزیر چشمی به پدرش نگریست پس از صرف ناهار وقتی آنها در پذیرایی نشستند شاهرخ نیمچه...
  12. mahshid m

    سلام عزیزم دیگه دارم کمتر میام آخه داشتم معتاد میشدم

    سلام عزیزم دیگه دارم کمتر میام آخه داشتم معتاد میشدم
  13. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    ستایش به او چشم دوخت ومنتظر ادامه صحبتش شد شاهرخ سر به زیر انداخت وسکوت کرد به راستی برایش صحبت کردن راجع به مسئله ای که به حاطرش امروز به آن خانه آمده بود مشکل بود ستایش پرسید : -شما میخواید چیزی بگید ؟ سئوال وجواب های خشک ورسمی ستایش اوضاع را برایش سخت تر میکرد آشفته سر نکان داد وگفت : -خواهش...
  14. mahshid m

    سلام .......................

    سلام .......................
  15. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    آقای رهنما از شاهرخ پرسید : -خب با کارها چه میکنی ؟اوضاع روبراهه ؟ -خدارو شکر بد نیست شما با سیاست چه میکنید ؟ صدای قهقهه رهنما در فضا طنین انداخت ستایش توان نشستن نداشت گویی از شاهرخ خجالت میکشید برخاست وهمراه بهار وشروین به باغ رفت شاهرخ نیز بر جای مانده وناچار به گفتگوی با آقای رهنما اکتفا...
  16. mahshid m

    سلام عزیزم خوبی دوست خوبم ؟ ای بابا چرا نیستی ؟

    سلام عزیزم خوبی دوست خوبم ؟ ای بابا چرا نیستی ؟
  17. mahshid m

    سلام چه خوب امدوارم که همشونو خوب داده باشید

    سلام چه خوب امدوارم که همشونو خوب داده باشید
  18. mahshid m

    سلام غزل جونم خوبی عزیزم ؟ چشم حتما دیگه داره تموم میشه

    سلام غزل جونم خوبی عزیزم ؟ چشم حتما دیگه داره تموم میشه
  19. mahshid m

    ممنون خیلی لطف دارید دیگه خیلی کم میتونم بیام راستی خیلی ممنون که تایپیکاتو میزاری برام تو...

    ممنون خیلی لطف دارید دیگه خیلی کم میتونم بیام راستی خیلی ممنون که تایپیکاتو میزاری برام تو پروفایلم چون اینجوری بهتره بازم اگه تایپیک زدی برام لینکش بزار خیلی بد شد امروز که اومدم هیشکی آنلاین نیست:(
  20. mahshid m

    اين موش هارو چي باحال روي طناب اويزان شده اند

    خیلی باحال بودن ممنون:biggrin::gol::gol::gol:
بالا