نخستين بار با صداي محزون فروغ فرخزاد با اين شعر پر احساس رو به رو شدم:
اي تکيهگاه و پناهِ
زيباترين لحظههاي
پر عصمت و پر شکوهِ
تنهايي و خلوت من!
اي شط شيرين پر شوکت من!
اي با من گشته بسيار،
در کوچههاي بزرگ نجابت
ظاهر نه بنبست عابر فريبنده استجابت
در کوچههاي سرور و غم راستيني کهمان بود...