نتایح جستجو

نامم به عاشقی شد و گویند توبه کن توبت چه فایده دارد که نام شد!!

تنم به پیله ی تنهایی ام نمی گنجید و بوی تاج کاغذی ام فضای آن قلمرو بی آفتاب را آلوده کرده بود نمی توانستم ، دیگر نمی توانستم... موج رنگین افق پایان نداشت

خانه تکانی میکنم در رفت و روب کمدها برق خاطره های قدیمی روحم را میگیرد لباسی اینجا تنی آنجا و من نه اینجا نه آنجا کاش میتوانستم خانه دل را تکانی دهم

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺘﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻣَـﻦ ﺭﻭ ﻓَﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐُﻦ ﺩﺍﺷﺘَﻢ ﺑﻪ ﻣَﻐﺰَﻡ ﻓِﺸﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻭُﺭﺩَﻡ ﺗﻮ ﮐﯽ ﻫَﺴﺘﯽ ﺍَﺻﻼً ؟

مثل یه کنده ی تبر خورده ام دوره شدم با درد و نا امیدی دستاتو گم کردم و بی قرارم دلم می گه: تازه کجاشو دیدی...

سلام پیامم رسید خدمتتون سرعت نتم وحشتناک پایینه امشب

یک روز می‌ آیی که من دیگر دچارت نیستم از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم سلام

شب شما هم خوش ببخشید سرعت نتم خیلی پایینه امشب

سلام خوبم دوستم

سلام ممنون خوبم من که ناراحت نشدم میدونم شوخی کردید

تو را نادیدن ما غم نباشد که در خیلت بِه از ما کم نباشد

اشتباهى كه همه عمر پشيمانم از آن ؛ اعتماديست كه بر مردم دنيا كردم

نفرینِ کدام احساس خون کرد جهانم را؟ با جهدِ چه جادویی بستند دهانم را؟

رفتم از کوی تو و پیش تو جا مانده دلم پیش تو مانده و از سینه جدا مانده دلم

این روزها خوابم نمی آید ؛ فقط میخوابم که بیدار نباشم... تا نبینم؛ نشنوم؛ حس نکنم... بی مهری ها را ؛ دورویی هارا ؛ سردی ها را ؛ بی عاطفه گی ها را...

ممنون بابت درخواستتون دوست عزیز [IMG]

چه می شود تو صدایم کنی به لهجه موج به لحن نقره ای و بی صدای چشمانت تو هیچ وقت پس از صبر من نمی ایی در انتظار چه خالیست جای چشمانت