نتایح جستجو

آن باد که آغشته به بوى نفس توست از کوچه ى ما کاش گذر داشته باشد

طنینا نازنینا ای طبیبا بگو رحمی کند بر من حبیبا

خواهش میشه دوست عزیز:redface:

لب بر لب كوزه بردم از غایت آز، تا زو طلبم واسطة عمر دراز، لب بر لب من نهاد و می گفت براز می خور، كه بدین جهان نمی آیی باز!

دیگر نه راه پیش و نه پس مانده بر دلم پلها دوسو خراب....مهم نیست...بگذریم خندیده ام به ریش دلم با صدای تو آن شور و آب و تاب...مهم نیست بگذریم گاهی برای سادگی ام گریه میکنم از پشت این نقاب...مهم نیست...بگذریم...

همه می‌پرسند: چیست در زمزمۀ مبهم آب؟ چیست در همهمۀ دلکش برگ؟ چیست در بازی آن ابر سپید، روی این آبی آرام بلند، که تو را می‌برد این‌گونه به ژرفای خیال؟

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را !

سلام بر شما توی قرآن خوانده ام ، یعقوب یادم داده است دلبرت وقتی کنارت نیست ، کوری بهتر است

خواهش میکنم دوست عزیز قابل نداشت:redface:

سلام ممنون دوست عزیز

تو به اندازه ی تنهایی من … زیبایی … من به اندازه ی زیبایی تو … غمگینم… :cry:

از نگاهت به رویم پنجره ای را بگشای تا درآن منظره ی روح گشا بنویسم عشق آن روز که این لوح وقلم دستم داد گفت هر شب غزل چشم شما بنویسم سلام بر شما

سلامی بر کیانا و اتی خان اتی اینجا نکنی باز چاخان:)

شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق ديوانه كه بودم در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد باغ صد خاطره خنديد عطر صد خاطره پيچيد

میدونی بن بست زندگی کجاست؟؟؟ جایی که نه حق خواستن داری نه توانایی فراموش کردن

میخواستم خاطره های دیروز و دیروزهایم را لاک بگیرم نتوانستم. پس در لاک خود فرو رفتم کمرنگ شدنم را جدی بگیر همین روزهاست که محو شوم!

[IMG]

[IMG]

[IMG]