نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    جملات پشت ماشینی

    رفیق بی کلک مادر!:)
  2. رجایی اشکان

    جملات پشت ماشینی

    :surprised:دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ تر از هیچ تو بر هیچ مپیچ!:surprised:
  3. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    خدایا... نمازم را میخوانم.. روزه ام را میگیرم.. فریضه حج را به جا می آورم. اما ... مرا به خاطر این کارها دوست مدار مرا بخاطر دلم که برای تو می تپد دوست داشته باش(لطفا)
  4. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    تو بارانی؟و چشمان تو میبارند شعرم را که میخوانی؟ گاهی وقتا نیستی اینجا ولی همیشه مهمانی
  5. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    مرا از خود جدا منگار ای نگار به این طریق بازی قمار گویند هنوز هرکه دلربا باشد به رسم قدیم نگار گویتد
  6. رجایی اشکان

    رد پای احساس ...

    دلم کسی را می خواهد که به چشم هایم گوش کند کسی که نگاهم را در باغچه ی خانه اش بکارد و هرروز به بوته های تشنه ی احساسم آب دهد کسی که از نگاهم بخواند که امروز هوای دلم آفتابی است یاابری و سرد کسی که بداند بعد از هر بار دیدنش باز هم قلبم به دیوانگی و بی پروایی اولین نگاه می تپد کسی...
  7. رجایی اشکان

    مشاعره با اشعار بداهه ...

    رفیق ناب دورانم تو بودی به زخم قلب درمانم تو بودی تا تو بودی این دل غمش کم بود به غمها محرم اسرار بودی
  8. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    دلم میگیرد از آدمهایی که در پس نگاه سرد و لبخند گرمشان ، ترحم نفرت انگیزشان آزارت میدهد دلم میگیرد از نگاه بی خرد ، نگاهی که نمک میپاشد بر کهنه زخم هایم نگاهی که درد را نمی بیند از حرف های بی تعهد که شیرین فریبت میدهند دلم میگیرد از بوسه های چندش آور لبی که روی پیشانی ام...
  9. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    هرزگی مختص به تن فروشی نیست ربطی به جنسیت هم نداره همین که از اعتماد کسی سوء استفاده کنی… هرزه ای همین که به دروغ بگی دوستت دارم… هرزه ای همین که خیانت کنی… هرزه ای همین که رفاقتت به خاطر پول باشه… هرزه ای اگه میخوای تن فروشی بکنی، صاحب اختیار بدنتی اما هرزگی نکن چون از احساس و...
  10. رجایی اشکان

    تولد بانو امین گل

    :gol:دوست گرامی روز تولدت آغاز سفر زیبا و پرهیجان، سالروز شکفتن گل وجودتان را تبریک می‌گویم:gol:
  11. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    یه شب که خیلی دلتنگش بودم بالشموبغل کرده بودم داشتم خاطراتمونو مرور میکردم.. باخودم گفتم الان باکیه؟؟ کجاس؟ چی پوشیده؟ به عکساش خیره شدم. دیدم پیام دارم.. نگاه کردم خواستم نخونده پاک کنم چون حوصله ی هیچکی ونداشتم.. اما تاچشمم به فرستنده خورد درجاخشکم زد...
  12. رجایی اشکان

    نامه عاشقانه من

    ایمان من به تو ، ایمان من به خاک است . به شکوه آنچه بازیچه نیست ، بیاندیش . من خوب آگاهم که زندگی و دنیا بازیست. اما بدان که همه کس برای این بازی حقیر آفریده نشده است . مرا به بازی کوچک شکست خوردگی مکشان . تو چون دستهای من، چون اندیشه ی سوگوار این روزهای تلخ و چون خاطره بازی سرنوشتم...
  13. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    اینا که تو خیابون راه میرن و یهو با خودشون میخندن.... آدمایی ان که با خاطره هاشون زنده ان.. دیوونه نیستن فقط یکم خسته ان تو رو خدا نخندین بهشون.
  14. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دلم به اندازه تمام روزهای پاییزی گرفته است... آسمان چشمانم به اندازه تمام ابرهای بهاری بارانی است... قلبم انگار به اندازه سردترین روزهای زمستانی، یخ زده است... اما وجودم در کوره داغ تابستانی می سوزد... چه چهار فصلی است سرزمین دقایق من......!!!!
  15. رجایی اشکان

    رد پای احساس ...

    زندگی مثل کلاف های سر در گم است … هرچه میبافم تمام نمیشود این برزخ لعنتی ..! انگار کسی آن طرف دیوارهای بلند، جایی که من نمیبینم نخ ها را میکِشد و احساسم را نخکش میکند … سارا کاویانی
  16. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    مثل موج کش می‌آیم در ساحل تو، آرام، و دامن‌ات را پر از گوش‌ماهی می‌کنم… “عباس معروفی”
  17. رجایی اشکان

    نامه عاشقانه من

    تکیـہ گـآهَم بآش ! میخـوآهَم سَنگـینی نِگـآه ایـن مَردمِ حَسـود شَهـر رـآ تـو هـَم حـِس کنـی ایـن مَردم نمیتَـوآننـَد ببیننَـد دست هآیِمـآن تـآ این اَنـدآزه بِہم می آینـد
  18. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    متوجه گذر زمان در این چند قدم نشدم ... من در خیـابـانـی زیبـا بـا نـگاه و صـدای آدمها " آرزو کـردم اینـکـــ عشق را چـون کـودکـی رهـا شـده آرام آرام زیــر پــا گذاشتـم خیـابـان ممنـوع را تـــرس از نـدانـستـن ها " چــه شـود هـا و یــا شایــد بــر نـگشتـن هـا را...
  19. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  20. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
بالا