نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    گفتم:میری؟ گفت:آره گفتم:منم بیام؟ گفت:جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3 نفر گفتم:برمی گردی؟ فقط خندید اشک توی چشمام حلقه زد سرمو پایین انداختم دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد گفت:میری؟ گفتم:آره گفت:منم بیام؟ گفتم:جایی که من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر...
  2. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    دلم تنگ است... دلم گرفته... سخت درگیرم در همهمه دلتنگی هایم! بیزارم از کسانی که اطرافم هستند دلم گرفته... از این لحظات طاقت فرسا و شکننده چقدر دروغ میشنوم این روزها و چقدر مملو از نیستی میشوم دلم یک ایوان پر از تنهایی میخواهد و یک گهواره کوچک مخصوص خودم که دلم را بگذارم رویش...
  3. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    اتی من نتم بدجور خرابه اومدن تو باشگا مثل یک سرابه سلامم بر نگار و رحمتی خان به باران و سحر مخصوص پیران
  4. رجایی اشکان

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    همینکه آرزوهایم را خاک کردم ب آرامش رسیدم!
  5. رجایی اشکان

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    همه چی داشت خوب پیش می رفت... تا اینکه بزرگ شــــدیـــم !!
  6. رجایی اشکان

    رد پای احساس ...

    حواستون باشه که اصلا به تو ربطی نداره که یکی خیلی تنهاست چون همون آدم یه روز بد تنهاتون میذاره.
  7. رجایی اشکان

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    مشک را گفتند: تو را یک عیب هست، با هر که نشینی از بوی خوشت به او دهی. گفت: زیرا که ننگرم با کی ام، به آن بنگرم که من کی ام!
  8. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    خدایا... مهربان ترین خدا دوست دارمت ... . پس کمکم کن .... نگو که نمیشنوی
  9. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    ای خدا کمی نزدیک بیا می خواهم نجوایی میان دلم و گوشت برپا کنم راستی حالم خوب است فقط اندکی گلایه ای بی پروا دارم امیدهای دیروزم ویرانه بی در و پیکر امروز من است کاش می شد برای ته مانده عمرم فقط چند روزی را زندگی کنم . . . می توانی برایم پا در میانی کنی ؟!
  10. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    حواست هست ؟!؟ یک تابستان دیگر هم دارد تمام میشود ... حالا باید دل خوش کنیم به آمدن پاییز،یک پاییز خوشرنگ! به پاییزی که دلت نگیرد و غروبش غم نداشته باشد..... توی کوچه و پس کوچه هایش بغض نباشد..... پاییزی که مهر و آبان و آذرش تو را یاد هیچ خاطره ی خیسی نیاندازد.... یک پاییز دوست داشتنی...
  11. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    الهی احوالم چنانست که می دانی، اعمالم چنین است که می بینی نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز خودت کمکم کن
  12. رجایی اشکان

    جملات پشت ماشینی

    جدی نمیگی رفیق:eek:
  13. رجایی اشکان

    کوچه های تنهایی

    باد ها یاد آور کوران هایست که روزی پشت سر گذاشته ایم و اینک نسیم هدیه ایست از خدا برای سرو ماندن در برابر دشواری ها ... اما نمیدانم چرا نسیم احساسم موج های دریای دلم را مواج کرده اند شاید دلتنگی شاید زخم گذشته شاید عشقی نو شاید خدا... شاید ...
  14. رجایی اشکان

    جملات پشت ماشینی

    خعلی باحال بود اون اولی احتمالا ماشین برا تامین اجتماعی بوده:)
  15. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تو در کنار پنجره نشسته ای به ماتم درخت ها ، که شانه های لخت شان خمیده زیر پای برف . من از میان قطره های گرم اشک که بر خطوط بی قرار روزنامه می چکد ، من از فراز کوه های سر سپید و کوره راههای ناپدید نگاه می کنم به پاره پاره های تن ، به لخته لخته های خون ، که خفته در سکوت دره های ژرف .
  16. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    سینه ی خسته را فشرده به چنگ در نگاهم شکفته بود این راز که «دلم کی ز مهر خالی بود؟» لیک تا پوشم از تو، دیده ی من
  17. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    چرا دیر آمدی امشی تو باران نمیبینی که رفتند جمنع یاران؟
  18. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    غروبه مرده پاییزه انگار وصیت نامه ام رو میزه نگار یکی تنهای تنها توی کوچه برای یار خودعشوه میریزه انگار
  19. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    گمان برم پیچانده اند ما را رحمتی اینجا شده است جای خلوتی این کلکها جای دیگر پاتق به پا کرده اند من و تو اینجا دچار کسالتیم (شبتون خوش و ممنون از همزاهیتون)
  20. رجایی اشکان

    نامه عاشقانه من

    بیا با هم حرف بزنیم مثل خورشید با گل آفتاب‌گردان تو بگویی وُ من دورت بگردم! هرکسی با من لحظه ای نشست عشق را در برق چشمانم دید و فهمید همه پرسیدند عاشقی؟؟؟ ومن سکوت کردم به جان خودت این روزها همه میگویند رفتارت مانند قبل ها نیست. از تو چه پنهان خودم هم...
بالا