نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  2. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تا نگویی اشک های شمع از کم طاقتی است در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم چون شکست آینه، حیرت صد برابر می شود بی سبب خود را شکستم تا بیننم کیستم
  3. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    نمی بینی چرا بغض گلو را شب و دلواپسی مو به مو را من از دلتنگی ات می میرم وتو هنوزم می پرستی چشم اورا
  4. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    خعلی باحال بود رحمتی تو واسه اینجا نعمتی:biggrin::biggrin:
  5. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  6. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    دیگر نماز یومیه حاجت نمی دهد ناچارم اعتکاف کنم پیش چشم هات گیرم که نقض دین و مسلمانی ام شود "دل"را اگر طواف کنم پیش چشم هات
  7. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تلنگر زد به شیشه دست باران شده رنگین کمان پیوست باران قناری در قفس از غصه می مرد کلاغی روی شاخه مست باران
  8. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    لعنت بر من که بی عشق ماندم و کردم دنیایم را قفس ، هیچی برای گفتن ندارم... عشق تو 2 قدمی من چرخ میزنه و من نمیبینمش. حسودی میکنم به خودی که میتوانست گرگ نباشد، به خودی که عاشق باشد و در راه عشق با رغبت جان دهد. هنوز نیمه ی دیگرم را نیافته ام نفسم که بی عشق بیرون میاید،آتشم میزند. اما از...
  9. رجایی اشکان

    برای تو می نویسم

    پر از تُنگ های خالی از غرور پر از مرده ماهی های بغض کنج ِ این دخمه ی خسته که نفس کشیدن هم بس سخت گشته در این یخبندان ِمرداد ماه سال منم این چنین حال ِ من فقط قدری مدارا کن با احوال من بی دعوت و بی چای و بی من...
  10. رجایی اشکان

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    رحمتی بیا بکش تو زحمتی یکبارم شده تو این تاپیک کن خدمتی برو بارون و بیار همراه اتی:Dاینم 3 مصرعی شد
  11. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    من با تـو قسمـت میکنم تنهاییم را مجموعه ی آشفــته ی شـیداییم را پر میکشد تا بیکرانهـا این دل من آرام کن این مرغـــک صحـراییم را
  12. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دل کندن از اون همه عشقی که داشتم منو به جایی رسونده که حالا مینونم تو چشای یکی دیگه زل بزنم و بگم :عاشقمی...، خوب به درک:razz:
  13. رجایی اشکان

    جملات پشت ماشینی

    دلبری دارم چو مار عینکی خوشگل و زیبا ولی کم پولکی!:D
  14. رجایی اشکان

    رسیدن بخیر

    رسیدن بخیر
  15. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    من باختم به خود... باختم به آدم های فرشته نما... باختم به شاهزاده های شهر قلبهای سنگی... و حال ... در گوشه اتاقم ... تنها... حماقت هایم را میشمارم !!! و آرام این جمله زاده میشود: سنگ باش تا سنگ سار نشوی...!
  16. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض یک طرف خاطره ها! یک طرف پنجره ها! در همه آوازها! حرف آخر زیباست! آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟ حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
  17. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    خُـدایـ ــا بـــِـبـَخـش دارَم بــــَـد میـــــشَم بَایــد از پــَس بنــدِه هات بــــَـر بیـــام.... مَن یه زمانی خوبی تو ذاتم بود... √ وَلـــــے حـــیف لیاقتا کم بود ... مـــــن اگـــه حــالـــــم بـــدهِ اگــــه راهـــــــم کــــــجه عوضــــــی نشــــــدم فقــــــط یکـــــم...
  18. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    حکایت زندگی ما شده مث "دکمه پیراهنِ" اولی رو که اشتباه بستی تا آخرش اشتباه می ری . بدبختی اینه که زمانی به اشتباهت پی می بری که رسیدی به آخرش...
  19. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    شکوفه می دهد درخت تنهایی های من شاخه های خشکیده اش یادگار زخم هایی کهنه است که از کوران نامردی ها برجای مانده با بوسه هایت آبیاری کن این سرو شکیبا را بگذار میوه های این درخت طعم محبت بدهند
  20. رجایی اشکان

    جملات پشت ماشینی

    پشت ماشین خارجیا دیدید:surprised::surprised:
بالا