نتایح جستجو

همین فردا می میری.

نام تو بردم دلم اتش گرفت شعله به دامان سیاوش گرفت

یارب این نو گل خندان که سپردی به من میسپارم به تو از چشم حسود چمنش

عشق درست همون حالتییه که روم به دیوار گلاب به روتون ادم دستشویی داره یکهو میگیره تا به اون نرسی با هیچی تسکین نمیشه بعد از وصال هم همه چی یادت میره.

کارکتوس نیست؟

تا به غایت ره میخانه نمیدانستم ورنه مستوری ما تا به چه غایت باشد

هرگز .....نکن.

شد زغمت خانه سودا دلم در طلبت رفت به هر جا دلم

یاران چه غریبانه رفتند از این خانه هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه

ترک ما سوی کس نمی نگرد آه از این کبریا وجاه وجلال

ماهم این هفته برون رفت و بچشمم سالیست حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست

ای قله ی نمک نمک زیاد مضر

مرامتو عشقه.

امضام

اس اس تولد دوباره ات مبارک.

اتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت چهره خندان شمع افت پروانه شد

............................. ببخشید گفتنی نیست . اما...

ای همرهان ویاران گریید همچو باران تا در چمن نگاران ارند خوش لقایی شوخی مکن که مرغ دل بیقرار من سودای دام عاشقی از سر بدر نکرد

مرا روز ازل کاری بجز رندی نفرمودند هر ان قسمت که انجا رفت از ان افزون نخواهد شد

رواست نرگس مست ار افکند سر در پیش که شد ز شیوه ان چشم پر عتاب خجل