نتایح جستجو

  1. RZGH

    رضا کاظمی

    کلماتْ دارند کوچ می‌کنند از من وقتی نامِ تو را بین خود نمی‌بینند!
  2. RZGH

    دوستداران استاد مهدی سهیلی بیان تو

    ز ره رسیدی و با خود بهار آوردی چراغ روشن شبهای تار آوردی به عطر سوسن ده رنگ چون نسیم امید ز در در آمدی و صد بهار آوردی نسیم وار وزیدی به روح خسته من ز دشت سوخته ام گل به بار آوردی به پای تو گل سوسن ز بام و در می ریخت چو عطر خویش به هر رهگذار آوردی تو آمدی و به نیروی چشم شیر افكن نگاه نافذ آهو...
  3. RZGH

    آرزو !

    همه چیز از نبودِ تو آغاز می شود مثل پایان آرزو در دل گل های کاغذی !
  4. RZGH

    دوستداران استاد مهدی سهیلی بیان تو

    غم آبادی به نام زندگانی ساختم بی تو ز بیم شام تنهایی به غم پرداختم بی تو به زیر ران ما اسب جوانی بود و شادی ها رمیدی از من و تنهای تنها تاختم بی تو عزیزت خواستم تا یوسف كنعان من باشی ز جان بگذشتم و خود را به چاه انداختم بی تو پس از آن دوستی ها عاشقی ها آشنایی ها برای خود در این غمخانه زندان...
  5. RZGH

    دوستداران استاد مهدی سهیلی بیان تو

    خرین شب گرم رفتن دیدمش لحظه های واپسین دیدار بود او به رفتن بود و من در اضطراب دیده‌ام گریان، دلم بیمار بود گفتمش: از گریه لبریزم مرو! گفت: جانا! ناگزیرم، ناگزیر گفتم: او را لحظه‌ای دیگر بمان گفت: می‌خواهم، ولی دیر است دیر! در نگاهش خیره ماندم، بی امید سر نهادم غمزده...
  6. RZGH

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    می روم که باور کنی دارم محبت می کنم......................... هر شب از گونه هایم صدای شعر می آید و چشم هائی که تو را بی شکست مشاعره می کنند در قافیۀ اشک ها وُ لبخندها . . . در احساس من مکثی ست شبیه ناکجائی در کجای هیچ کس !
  7. RZGH

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    هرشب به خواب من می آئیُ هر روز از بیداریم می روی شکایت نمی کنم ای گل وقتی که پشتُ رو نداری !
  8. RZGH

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    قرار آمدنت را تقدیر که یادش می رود و دست تو در تقویم روزگار من اتّفاق نمی افتد رؤیای تو هر شب بادکنک های رنگی می شود آویخته بر سقف دلم که حُسن ختام ِ جشن چشم هایم یکی یکی می ترکند در صدای بلند بیداری
  9. RZGH

    محمد علی بهمنی

    دل من یه روز به دریا زد و رفت پشت پا به رسم دنیا زد و رفت پاشنه کفش فرارو ورکشید آستین همتو بالا زد و رفت یه دفه بچه شد و تنگ غروب سنگ توی شیشه فردا زد و رفت حیوونی تازگی آدم شده بود به سرش هوای حوّا زد و رفت دفتر گذشته‌ها رو پاره کرد نامه فرداها رو تا زد و رفت زنده‌ها خیلی براش کهنه...
  10. RZGH

    محمد علی بهمنی

    گاه آدمی تنهاتر از آن است که سکوتش می گوید دیشب تنهایی ام تا نوکِ مدادت آمده بود اگر می نوشتی ام! اگر می نوشتی ام! گاه تنهایی تنهاتر از آن است که دیده شود.
  11. RZGH

    هوشنگ ابتهاج(ه.الف.سایه)

    موج ِ رقص انگیز ِ پیراهن چو لغزد بر تنش جان به رقص آید مرا از لغزش ِ پیراهنش حلقۀ گیسو به گِردِ گردنش حسرت نماست ای دریغا گر رسیدی دستِ من بر گردنش هر دَمم پیش آید و با صد زبان خوانَد به چشم وین چنین بگریزد و پرهیز باشد از منش می تراود بویِ جان امروز از طرفِ چمن بوسه ای دادی...
  12. RZGH

    هوشنگ ابتهاج(ه.الف.سایه)

    با تو یک شب بنشینیم و شرابـــــــی بخوریم آتش آلود و جگر سوخته آبـــــــــــی بخوریم در کنار تو بیفتیم چو گیســـــــــوی تو مست دست در گردنت آویخته تابــــــــــــی بخوریم بوسه با وسوسه ی وصل دلارام خوش است باده با زمزمه ی چنگ و ربابـــــــی بخوریم سپر از سایه ی خورشید قدح کـن زان پیش کز...
  13. RZGH

    هوشنگ ابتهاج(ه.الف.سایه)

    هرگز این قصه ندانست کسی: آن شب آمدبه سرای من و خاموش نشست سر فروداشت نمی گفت سخن نگهش از نگهم داشت گریز مدتی بود که دیگر با من برسر مهر نبود آه این درد مرا می فرسود (او به دل عشق دگر می ورزد؟) گریه سر دادم در دامن او های هایی که هنوز تنم از خاطره اش می لرزد بر سرم دست کشید بوسه بخشید...
  14. RZGH

    رفتن...

    :cry::cry::cry::cry: دست خودم نیست این روزها با او بودنت را شدید احساس می کنم................
  15. RZGH

    یه آهنگ تقدیم نفر بالایی کن .!.!.!

    دستای باد حبیب
  16. RZGH

    یه آهنگ تقدیم نفر بالایی کن .!.!.!

    عطرنرگس علی لهراسبی
  17. RZGH

    نظرسنجی مسابقۀ ادبیِ (2)

    مگه موضوع هم درنظر گرفته شده بود من الان فهمیدم:redface:
  18. RZGH

    غزل پست مدرن (اشعارِسیدمهدی موسوی)

    یک غزل از مجموعه ی "فرشته ها خود کشی کردند" سید مهدی موسوی حالا برقص ، رقص ... در آغوش من برقص من مرد می شوم... و تو مانند زن برقص دست مرا بگیر که گم می کنم تو را در تن، تنم ، تنت ، تتتن تن تتن برقص من شعر می شوم که بگردم به دور تو حالا بیا جلوی همین انجمن برقص چیزی...
  19. RZGH

    غزل پست مدرن (اشعارِسیدمهدی موسوی)

    یک غزل از مجموعه ی "این ها را فقط به خاطر شما چاپ می کنم" سید مهدی موسوی !از شعر ها فرشته ی الهام من پريد دختر پرنده ا‌ی شد و از بام من پريد گنجشك ، پر [پرنده ی تو ، پر] كلاغ ، پر !انگشت های يخ زده با نام من پريد گنجشك پر گشود و هيولای غصه ها چون كركسی به لانه ی اوهام من...
  20. RZGH

    غزل پست مدرن (اشعارِسیدمهدی موسوی)

    یک غزل از مجموعه ی "پرنده کوچولو نه پرنده بود نه کوچولو" سید مهدی موسوی تلخ بود مثل خودم، مثل قهوه گرم و ركیك مثل سمت یك فنجان، مثل سمت یك شلـّیك تكـّه های مرد آرام روی نعلبكی افتاد ...هرزه كثافتِ زن، هرزه لوند گـُهی...ك    ... توی یه دیوار سنگی...
بالا