نتایح جستجو

  1. floe

    مشاعرۀ سنّتی

    هر دوست كه دم زد ز وفا دشمن شد هر پاك روى كه بود تر دامن شد
  2. floe

    شعر نو

    افق روشن روزی ما دوباره كبوترهايمان را پيدا خواهيم كرد و مهربانی دست زيبايی را خواهد گرفت. روزی كه كمترين سرود بوسه است و هر انسان برای هر انسان برادری ست . روزی كه ديگر درهای خانه شان را نمی بندند قفل افسانه ايست و قلب برای زندگی بس است. روزی كه معنای هر سخن دوست...
  3. floe

    غزل و قصیده

    امشب از دولت می دفع ملالی كردیم این هم از عُمر شبی بود كه حالی كردیم ما كجا و شب میخانه خدایا چه عجب كز گرفتاری ایام مجالی كردیم تیر از غمزة ساقی، سپر از جام شراب با كماندار فلك جنگ و جدالی كردیم غم به روئین تنی جام می انداخت سپر غم مگو عربده با رستم زالی كردیم باری از تلخی ایام به شور و...
  4. floe

    شعر نو

    زمستان.... سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت سرها در گريبان است کسی سربرنيارد کرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را نگه جز پيش پا را ديد نتواند که ره تاريک و لغزان است . وگر دست محبت سوی کس يازی به اکراه آورد دست از بغل بيرون که سرما سخت سوزان است. نفس کز گرمگاه سينه می آيد برون ابری شود تاريک چو...
  5. floe

    مشاعرۀ سنّتی

    در سینه دلش ز نازكى بتوان دید مانده سنگ خاره در آب زلال
  6. floe

    رباعی و دو بیتی

    چون غنچه ء گل قرا به پرداز شود نرگس به هواى مى قدح ساز شود فارغ دل آن كسى كه ماند حباب هم در سر میخانه سر انداز شود حافظ:gol:
  7. floe

    مشاعرۀ سنّتی

    مشنو سخن خصم كه بنشین و مرو بشنو ز من این نكته كه برخیز و بیا
  8. floe

    ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

    شقايق سوخته دل امروز به ميهماني رضا آمده‌ايم با هم به گلستان صفا آمده‌ايم مانند شقايقي همه سوخته دل محتاج و غريب و بينوا آمده‌ايم در سنگر عشق و كرمش پاي نهاديم چون كفتر گنبد طلا آمده‌ايم امروز كنار پنجره فولادي دلخسته و با دست دعا آمده‌ايم ما زائر بارگاه عشقش هستيم اي دل تو مگو كنون...
  9. floe

    شما ایشالله تموم میکنین یواش بواش

    شما ایشالله تموم میکنین یواش بواش
  10. floe

    منم مکانیک خوندم اسمم هم ساسان از مشهد ترمی هم دیگه واسم نمونه یعنی تموم کردم

    منم مکانیک خوندم اسمم هم ساسان از مشهد ترمی هم دیگه واسم نمونه یعنی تموم کردم
  11. floe

    حالا اینا رو ولش کن از اینکه بیشتر باهاتون آشنا بشم خوشحال میشم

    حالا اینا رو ولش کن از اینکه بیشتر باهاتون آشنا بشم خوشحال میشم
  12. floe

    من حواس دارم اما انگار شما این پیامو خیلی وقت پیش خوندی و یه جور دیگه جواب منو دادی اما باشه من...

    من حواس دارم اما انگار شما این پیامو خیلی وقت پیش خوندی و یه جور دیگه جواب منو دادی اما باشه من به دل نگرفتم
  13. floe

    سلام سحر خانم خواهش برای چی؟

    سلام سحر خانم خواهش برای چی؟
  14. floe

    ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

    امام رضا(ع) آیت حق امام رضا(ع) آیت حق مسلمانان جهان درسال 148 هـ ق، هدیه ای بزرگ و الهی را دریافت نمودند و آن میلاد هشتمین حجت خدا بود، نام مبارکش علی، لقب مشهور آن حضرت، رضا و کنیه معروف ایشان، ابوالحسن است. پدر بزرگوارش، امام موسی بن جعفر(ع)، هفتمین امام شیعیان و مادر آن حضرت بانویی پاکدامن...
  15. floe

    ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

    السلام علیک یا علی بن موسی الرضا دلم میخواد نظاره ای به سوی این گدا کنی گره تو کارم افتاده با یک اشاره وا کنی گرچه خوبی ما همه مست و گنهکار توئیم باید برای بخشش گناه ما دعا کنی یه گندمی که زائرت نذر کبوتر می کنه یه گندمم نذر من فقیر و بینوا کنی به حق کاسه های طلائی سقاخونت این دل...
  16. floe

    سلام سماجون چطوری میای زیر آسمون یه دفعه غیبت میزنه چرا؟!!!!

    سلام سماجون چطوری میای زیر آسمون یه دفعه غیبت میزنه چرا؟!!!!
  17. floe

    سلام اسمتون تو متولدین امروز بود

    سلام اسمتون تو متولدین امروز بود
  18. floe

    سلام زهراخانم امیدوارم اسمتون رو درست گفته باشم قصد از مزاحمت تبریک روز تولدتون بود انشاال...

    سلام زهراخانم امیدوارم اسمتون رو درست گفته باشم قصد از مزاحمت تبریک روز تولدتون بود انشاال... همیشه سرزنده و سلامت باشین
  19. floe

    شعر نو

    در نهفته ترين باغ ها دستم ميوه چيد و اينك شاخه نزديك از سر انگشتم پروا مكن بي تابي انگشتانم شور ربايش نيست عطش آشنايي است درخشش ميوه درخشان تر وسوسه چيدن در فراموشي دستم پوسيد دورترين آب ريزش خود را به راهم فشاند پنهان ترين سنگ سايه اش رابه پايم ريخت و من شاخه نزديك از آب گذشتم از سايه به در...
  20. floe

    شعر نو

    به پرواز شك كرده بودم به هنگامي كه شانه هايم از توان سنگين بال خميده بود، و در پاكبازي معصومانه گرگ وميش شبكور گرسنه چشم حريص بال مي زد. به پرواز شك كرده بودم من. *** سحرگاهان سحر شيري رنگي ِ نام بزرگ در تجلي بود. با مريمي كه مي شكفت گفتم«شوق ديدار خدايت هست؟» بي كه به پاسخ آوائي بر آورد خسته گي...
بالا