نتایح جستجو

  1. floe

    غزل و قصیده

    هر تار ز مژگانش تیری دگر اندازد در جان شکند پیکان چون در جگر اندازد کافر که رخش بیند با معجزه‌ی لعلش تسبیح در آویزد، زنار دراندازد دلها به خروش آید چون زلف برافشاند جان‌ها به سجود آید چون پرده براندازد در عرضگه عشقش فتنه سپه انگیزد در رزمگه زلفش گردون سپر اندازد شکرانه‌ی آن روزی کاید به شکار دل...
  2. floe

    دست‌نوشته‌ها

    هجوم کلمه‌ها بعضی وقتا آدم رو فلج میکنن . یه دنیا حرف گیر کرده که ... قصه‌ نه ها ٬‌ حرف . بعضی وقتا به یه جایی میرسی که آرزوی اعترف کردن می کنی. اعتراف میکنم که خیلی وقته حرفام رو ننوشتم ٬ مثلاً الان نمینویسم که چرا حرفام رو ننوشتم.
  3. floe

    شعر نو

    در خلوت بامدادي باران بيداري روشن خروس صبح خواب خوش قريه را سلامي داد در جنگل بي كرانه مرغي خواند با نغمه ي خرد روشني پرشور تنهايي ارغوان چه شيرين است بر يال گريوه هاي دشت دور :gol::gol::gol::gol::gol::gol: شفیعی کدکنی :gol::gol::gol::gol::gol::gol:
  4. floe

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    با چین‏ها و چروك‏هاى صفحه پیشانى‏ام، با زوایاى حفره‏هاى وجودم، با نرمینه پره‏هاى بینى‏ام، با تارها و دهلیزهاى پرده شنوایى‏ام، با تك‏تك اجزاى لب‏هایم و با تمامى حركات كلام آفرین زبانم، با فراز و نشیب‏ها و چم و خم‏هاى دهان و آرواره‏ام و رستنگاه دندان‏هایم، با همه مجارى خوردن و آشامیدنم، با جزء جزء...
  5. floe

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    خدایا! من شهادت مى‏دهم با تمامى وجودم، از قله حقیقت ایمانم و از بلنداى بناى محكم یقینم، با خلوص و صراحت توحیدى‏ام و از اعماق پوشیده ضمیرم، با بندبند رگ‏هاى دیدگانم و روشنایى چشمانم
  6. floe

    شعرهای تنهایی و مرگ

    رنگي كنار شب بي حرف مرده است مرغي سياه آمده از راه هاي دور مي خواند از بلندي بام شب شكست سرمست فتح آمده از راه اين مرغ غم پرست در اين شكست رنگ از هم گسسته رشته ي هر آهنگ تنها صداي مرغك بي باك گوش سكوت ساده مي آرايد با گوشوار پژواك مرغ سياه آمده از راههاي دور بنشسته روي بام بلند شب شكست چون سنگ ‚...
  7. floe

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    خداوندا! این دل شکسته را جز دستهای مهربانی تو درمانی نیست و این دست بسته را جز از ابر احسان تو بارانی، نه. خدایا! این قامت خمیده جز به دیدار تو راست نمی شود و این تنهای غریب جز در خانه تو هر آنچه خواست نمی شود . خدایا! این قلب هراسناک و لرزان جز در دستهای تو آرام نمی گیرد و این خود زبون و خفت...
  8. floe

    شعر نو

    به جست و جوي تو بر درگاه ِ كوه ميگريم، در آستانه دريا و علف. به جستجوي تو در معبر بادها مي گريم در چار راه فصول، در چار چوب شكسته پنجره ئي كه آسمان ابر آلوده را قابي كهنه مي گيرد. . . . . . . . . . . . . به انتظار تصوير تو اين دفتر خالي تاچند تا چند ورق خواهد زد؟ *** جريان باد را پذيرفتن و عشق...
  9. floe

    شعر نو

    آيينه اي شدم آيينه اي براي صدا ها فرياد آذرخش و گل سرخ و شيهه شهابي تندر در من به رنگ همهمه جاري است آيينه اي شدم آيينه اي براي صدا ها آنجا نگاه كن فرياد كودكان گرسنه در عطر اودكلن آري شنيدني ست ببينيد فرياد كودكان آن سو به سوك ساكت گلبرگ ها وزان خنياي ناي حنجره ي خوني خزان آيينه اي شدم...
  10. floe

    سلام دوست من اینو من ندارم شرمنده عزیز

    سلام دوست من اینو من ندارم شرمنده عزیز
  11. floe

    سلام گلم دل منم واست تنگ شده حتما میام

    سلام گلم دل منم واست تنگ شده حتما میام
  12. floe

    رباعی و دو بیتی

    هر روز دلم به زیر بارى دگرست در دیده ء من ز هجر خارى دگرست من جهد همى كنم قضا مى گوید بیرون ز كفایت تو كارى دگرست حافظ :gol:
  13. floe

    رباعی و دو بیتی

    بر گیر شراب طرب انگیز و بیا پنهان ز رقیب سفله بستیز و بیا مشنو سخن خصم كه بنشین و مرو بشنو ز من این نكته كه برخیز و بیا حافظ :gol:
  14. floe

    شعر نو

    نيمه شب در دل دهليز خموش ضربه ائي افكند طنين دل من چون دل گل هاي بهار پر شد از شبنم لرزان يقين گفتم اين اوست كه باز آمده است جستم از جا و در آئينه گيج بر خود افكندم با شوق نگاه آه، لرزيد لبانم از عشق تار شد چهره آئينه ز آه شايد او وهمي را مي نگريست گيسويم درهم و لب هايم خشك شانه ام عريان در جامه...
  15. floe

    شعر نو

    باز در چهره خاموش خيال خنده زد چشم گناه آموزت باز من ماندم و در غربت دل حسرت بوسه هستي سوزت باز من ماندم و يك مشت هوس باز من ماندم و يك مشت اميد ياد آن پرتو سوزنده عشق كه ز چشمت به دل من تابيد باز در خلوت من دست خيال صورت شاد ترا نقش نمود بر لبانت هوس مستي ريخت در نگاهت عطش توفان بود ياد آنشب كه...
  16. floe

    شب بخیر نوشی جون

    شب بخیر نوشی جون
  17. floe

    غزل و قصیده

    دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من / الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من خیال خود به شبگردی به زلفش دیدم و گفتم / رقیب من چه می خواهی تو از جان حبیب من نهیبی می زدم با دل که زلفت را نلرزاند / ندانستم که زلفت هم بلرزد با نهیب من خوشم من با تب عشقت طبیب آمد جوابش کن / حبیبم چشم بیمار تو بس...
  18. floe

    غزل و قصیده

    شب همه بی تو کار من، شکوه به ماه کردن است روز ستاره تا سحر، تیره به آه کردن است متن خبر که یک قلم ،بی تو سیاه شد جهان حاشیه رفتنم دگر ، نامه سیاه کردن است چون تو نه در مقابلی، عکس تو پیش رو نهم این هم از آب و آینه خواهش ماه کردن است ای گل نازنین من، تا تو نگاه می کنی لطف بهار عارفان، در تو نگاه...
  19. floe

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    آزادی این نیست که هرکس هرچه دلش خواست بکند ، بلکه آزادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود می کند .ماکدونال
  20. floe

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    خردمندان و دانشمندان سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود . نادر شاه افشار
بالا