آمدم تا به ابد پا به رکابش باشم
دیدم ای وای که آن یکه سوارم رفته
سفره پهن است شب و روز برایم اما
بعد از او حوصله ی شام و نهارم رفته
قبل از آنی که بخواهد برود بو بردم
پیش او خاصیت مهره ی مارم رفته
خواستم خاطره ها را بگذارم بروم
ساعتم گفت که دیر است، قطارم رفته!
هرکه عاشق شده این حرف مرا می...