نتایح جستجو

  1. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    تورانشه خجسته که در من یزید فضل شد منت مواهب او طوق گردنم;)
  2. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    هر دلی کو به عشق مایل نیست حجرهٔ دیو خوان، که آن دل نیست زاغ گو، بی‌خبر بمیر از عشق که ز گل عندلیب غافل نیست
  3. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم وحشی بافقی
  4. Z

    [IMG]

    [IMG]
  5. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    وحشی سبب دوری و این قسم سخنها آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم
  6. Z

    بوسه

    عید بر عاشقان مبارک باد عاشقان عیدتان مبارک باد عید ار بوی جان ما دارد در جهان همچو جان مبارک باد بر تو ای ماه آسمان و زمین تا به هفت آسمان مبارک باد عید آمد به کف نشان وصال عاشقان این نشان مبارک باد روزه مگشای جز به قند لبش قند او در دهان مبارک باد عید بنوشت بر کنار لبش کاین می بی‌کران مبارک...
  7. Z

    نحوه ی آشپزی دختران زیر 20 سال :):):)

    الان بالای 20 ساله هاشم همینجورن:D
  8. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    همه روز روزه بودن ، همه شب نماز کردن همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن
  9. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    دیگر ندیدمش لوکوموتیوران پیری را که هر شب قلبم را سر راهش آتش می زدم قطار با گمان خطر می ایستاد پیاده می شد پایین می آمد نگاهم می کرد عاشق می شد و بعد دوباره راه می افتاد .
  10. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    نمی تواند زیاد دور شده باشد با گلوله ای که به قلبش شلیک کردیم جای دوری نمی تواند رفته باشد عشق بی گمان در قلب یکی از ما دو نفر پنهان شده است " رویا شاه حسین زاده "
  11. Z

    شکار لحظه ها در باشگاه مهندسان

    سحر تازه وارد تاریخ عضویت:2007.3.28 تاریخ عضویت پیرجو:2007.1.1
  12. Z

    شکار لحظه ها در باشگاه مهندسان

    سحر تازه وارد تاریخ عضویت:2007.3.28 تاریخ عضویت پیرجو:2007.1.1
  13. Z

    شکار لحظه ها در باشگاه مهندسان

    سحر تازه وارد تاریخ عضویت:2007.3.28 تاریخ عضویت پیرجو:2007.1.1
  14. Z

    سیگــآر

    مرد اگر بودم نبودنت را غروب های زمستان در قهوه خانه ی دوری سیگار می کشیدم . نبودنت دود می شد و می نشست روی بخار شیشه های قهوه خانه . بعد تکیه می دادم به صندلی چشمهایم را می بستم و انگشتانم را دور استکان کمر باریک چای داغ حلقه می کردم تا بیشتر از یادم بروی نامرد اگر بودم نبودنت...
  15. Z

    کــــآفه

    مرد اگر بودم نبودنت را غروب های زمستان در قهوه خانه ی دوری سیگار می کشیدم . نبودنت دود می شد و می نشست روی بخار شیشه های قهوه خانه . بعد تکیه می دادم به صندلی چشمهایم را می بستم و انگشتانم را دور استکان کمر باریک چای داغ حلقه می کردم تا بیشتر از یادم بروی نامرد اگر بودم نبودنت...
  16. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    من هيچ كس را آن سوي ديوارها نداشته باشم شايد اما در اين غروب كسالت بار هيچ چيز به اندازه ي تلفني از زندان خوشحالم نمي كند و مردي كه اعتراف كند گاهي به جاي آزادي به من مي انديشد
  17. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    روم به جای دگر ، دل دهم به یار دگر هوای یار دگر دارم و دیار دگر به دیگری دهم این دل که خوار کردهٔ تست چرا که عاشق تو دارد اعتبار دگر
  18. Z

    رویا شاه حسین زاده

    جوانیم بهاری بود که در گلخانه اتفاق افتاد در باغ قناری ها چه آواز ها که نخواندند چه آوازها که نخواندی اینجا اما تنها گاهی گنجشکی از سر اتفاق به گلخانه می آید و بعد آنقدر خودش را به شیشه ها ی گلخانه می کوبد که یا می میرد یا راه باغ را پیدا میکنی.
  19. Z

    جوانیم بهاری بود که در گلخانه اتفاق افتاد در باغ قناری ها چه آواز ها که نخواندند...

    جوانیم بهاری بود که در گلخانه اتفاق افتاد در باغ قناری ها چه آواز ها که نخواندند چه آوازها که نخواندی اینجا اما تنها گاهی گنجشکی از سر اتفاق به گلخانه می آید و بعد آنقدر خودش را به شیشه ها ی گلخانه می کوبد که یا می میرد یا راه باغ را پیدا میکنی.
  20. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
بالا