نتایح جستجو

دلم براي دوران كودكيم تنگ است يادش بخير همه چيزو بي دليل قبول ميكرديم

اگر من دلتنگ هستم ِ اگر گاهی اوقات بد جوری دلم می گیرد و ذهنم و افکارم تا ناکجا اباد سیر می کند ِ یعنی افسرده ام. ایا من حق ندارم گاهی برای خودم ِ برای دلم و برای انچه کرده ام ِ در خودم فرو روم. ایا من حق ندارم گاهی وقتها تنها ِ به تنهایی های خودم فکر کنم ؟ چه خوب می شد اگر ما مرز بین حالتهای...

ميگم ماكه داريم ارزو ميكنيم كي براوردش ميكنه چراغ جادو الان دست كيه

شرمنده ببخشيد من ميرم بيرون

ببخشيد

در مطب دکتر به شدت به صدا درامد . دکتر گفت: در را شکستی ! بیا تو در باز شد و دختر کوچولوی نه ساله ای که خیلی پریشان بود ، به طرف دکتر دوید : آقای دکتر ! مادرم ! و در حالی که نفس نفس میزد ادامه داد : التماس میکنم با من بیایید ! مادرم خیلی مریض است . دکتر گفت : باید مادرت را اینجا بیاوری ، من...

سلام دوست عزيز مهندسي انتقال و توزيع و ارشد ابزار دقيق

بچه ها بياين همه با هم تالار مهندسي برق رو فعال كنيم تعداد ما از همه كه بيشتر ديگه چي ميخاين هركي موافقه امتياز بده

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود. مردم با سطل...

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود. مردم با سطل...

اگه حلالت نكنيم چي ميشه راست ميگن خدا همه مونو حلال افريده حلال هم ميخواد

كباب خور محترم اين گوشت چه حيونيه كه داري ميخوري بيشتر شبيه شتره ميگم خوشمزه بود يا نه بايد دندونارو خيلي اذيت كرده باشه

رو ما هم حساب كنيد اگه بلد نبوديم سر كلاس از استادمون ميپرسيم

مباركه............. هم سال نو هم تولدش

نه بايد ميگفت كه خانم ها چون زياد حرف ميزنن و گوش نميگيرن موقع حرف زدن فكر نميكنن مغزشون فاسده در نتيجه ارزان هم هست

ان موسیقی که با تو شنیدم،چیزی بیش از یک موسیقی بود،و ان نانی که با تو خوردم،چیزی بیش از نان بود،حالا بی تو،همه چیز محزونم میکند،انچه روزی زیبا بود،مرده است.دستهایت زمانی این میز و این نقره را لمس کردند،و انگشتانت را دیدم که این جام را گرفته بود.اینها را تو به خاطر نمی اوری،ای عزیز،و با این حال...

خدا بيامرزدش و به شما و خانوادتون صبر بده

می گویند رسم زندگی چنین است می آیند.... می مانند..... عادت می دهند..... و می روند.... و تو خود می مانی .... و تنهاییت ..... رسم ما نیز چنین شد ... آمدیم... ماندیم .... عادت کردیم و حال که وقت رفتن است..... می فهمیم که چه تنهاییم.... و رفتنی شدیم...

فهمیدن عشق را چه مشکل کردند ما را ز درون خویش غافل کردند انگار کسی به فکر ماهی ها نیست سهراب بیا که آب را گل کردند

فهمیدن عشق را چه مشکل کردند ما را ز درون خویش غافل کردند انگار کسی به فکر ماهی ها نیست سهراب بیا که آب را گل کردند