چه شبهایی نخوابیدم ؛
به یاد تو دلم ترسید . . . تا باد در ؛ رو تکون میداد
به یاد تو تنم لرزید . . . کنار جسم بی جونم هنوز خالی جای “تو”
تو رفتی اما رو قلبم میمونه رد پای تو ………………
دلـتنگیهایـم را زیـر دوش حمّــام میبَـرم،
بُـغـضـم را …میـان شُـرشُـر آبِ داغ میتـرکـانـم،
تا همـه فـکـر کننـد
قرمـزیِ چشمـانـم
از دم کـردنِ حمّـام است
قشنگی زندگیشون به این که توقعاتشون کمه. آرامش دارن. ولی در کل زندگی سختی دارن. این بچه مگه چند سال داره این همه باید کار کنه.اگه میشد به پاشم یه چیزی آویزون میکردن!!!!!!!!
ـتاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف …
لرزشی روی میز میفتد ..
از این صدا دلم میلرزد …
چشم هایم را میمالم ..
new message
…آرزو می کنم … کاش تو باشی …
صدا میکردم ” او ” را…. این ‘ جانی’ که میگفت… جانم را دارد میگیرد… کاش این حرف ها را نمیزد …دل من جنبه نداشت….موقعی که نیست….دارد دمار از روزگارم در می اورد….
امروز جلوی آینه سه تار موی سفید توی کله ام پیدا کردم… اولی اینجا….. دومی آنجا…… سومی همان جایی که یکبار انگشتش را فشار داد و گفت : ” من عاشقتم اینو تو مغزت فرو کن…..”
صدا میکردم ” او ” را…. این ‘ جانی’ که میگفت… جانم را دارد میگیرد… کاش این حرف ها را نمیزد …دل من جنبه نداشت….موقعی که نیست….دارد دمار از روزگارم در می اورد….