نتایح جستجو

بارالها! در پیشگاه تو ایستاده‌ام، و دست‌هایم را به سوى تو بلند كرده‌ام، آگاهم كه در بندگى‌ات كوتاهى نموده و در فرمانبرى‌ات سستى كرده‌ام، اگر راه حیا را مى‌پیمودم از خواستن و دعا كردن مى‌ترسیدم ... ولى … پروردگارم! آن گاه كه شنیدم گناهكاران را به درگاهت فرا مى‌خوانى، و آنان را به بخشش نیكو و ثواب...

توی دفترزیبایی که مادربرایش خریده بود نوشت مهربانترین موجود دنیامادراست. اماامروزپس ازگذشت بیست سال حالا که سی ساله شده بود برای به دست اوردن ارث پدری یک سیلی به صورت مهربانترین موجوددنیازد! مادرفقط نگاهش کرد .ازنگاه مادر که پرازدردبودشرمش شد ولی اگر پول خانه را نمی برد زنش ازاوطلاق می گرفت . به...

ممنون عزیزم چشمات قشنگ می بینه

سلام گلابم نمی دونستم الان هستی خوبی ؟ [IMG]

سلام دوست عزیزم امیددارم که بتونم دوست خوبی برایت باشم وممنون که مرا قابل دونستی [IMG]

الهی قربونت برم دخترم که این همه مهربونی خوشحالم همیشه یادم می کنی دوستت دارم [IMG]

سلام حسن اقا خوبی امتحاناتتون تمام شده امیدوارم با موفقیت انها رابه پایان رسانده باشید [IMG]

خدايا روزها مي گذرد و من در پيچ و خم جاده هاي زندگي گيج و مبهوت گام برمي دارم من در اين خستگي تنها به كمك كورسويي از نور اميد تو گام بر مي دارم من مي دانم كه چاره اي جز رفتن نيست و مي روم اما خدايا بدان تنها به اميد تو مي روم پس تنهايم نگذار ميدانم بنده ي غرق گناه توام اما هيهات از آن دل رحيم...

وفا نكردي و كردم، خطا نديدي و ديدم شكستي و نشكستم، بُريدي و نبريدم اگر ز خلق ملامت، و گر ز كرده ندامت كشيدم از تو كشيدم، شنيدم از تو شنيدم كي ام، شكوفه اشكي كه در هواي تو هر شب ز چشم ناله شكفتم، به روي شكوه دويدم مرا نصيب غم آمد، به شادي همه عالم چرا كه از همه عالم، محبت تو گزيدم چو شمع...

من منتظرت شدم ولي در نزدي بر زخم دلم گل معطر نزدي گفتي كه اگر شود مي آيم اما مرد اين دل و آخرش به او سر نزدي

عشق یعنی ... بعضی وقتا دل همدیگه رو شکستن.

گفتمش بی تو چه باید کرد؟ عکس رخساره ی ماهش را داد گفتمش همدم شب هایم کو؟ تاری از زلف سیاهش را داد وقت رفتن همه را می بوسید به من از دور نگاهش را داد یادگاری به همه داد و به من انتظار سر راهش را داد

درین ظلمت سراتاکی ببوی دوست بنشینم گهی انگشت بردندان گهی سربرسرزانو

دلم براي باران تنگ شده است دلم براي صداي قطره هايش تنگ شده است دلم تنگ است براي پرسه در زير باران باراني كه به من آموخت رسم زندگي را دلم تنگ است براي صداي غرش آسمان براي ابرهاي سياه سرگردان براي زمستان ... در آن روزها باراني بود براي قدم زدن در زير آن و خالي كردن دلهاي پر از غم...

برای تو برای رسیدن به تو تمام شعرها را خواندم همه عاشقانه ها را اما اینبار راه خانه‌ات را در صفحات اقتصادی روزنامه پیدا خواهم کرد.

[IMG]

سلام سایه جان خوبی چرا من پیام های شمارو نمیتونم ببینم

گویی ارزوهایم را درگوش باد زمزمه کردم که تمام انها بر باد رفته است. بی تو تمام نوشته هایم سیاه مشقی بیش نیست. بی تو مرغ سر کنده ای را می مانم که در عطش رسیدن به تو پر وبال می زنم. بی تو تنهایم تنها.........

[IMG]

سلام مصطفی جان امیدوارم بتونم دوست خوبی برات باشم اگرکاری داشتی در خدمتم تا جایی که بتونم [IMG]