نتایح جستجو

  1. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش از این غصه نخفتم که رفیقی میگفت حافظ ار مستشود جای ملامت باشد
  2. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند همدم گل نمی‌شود یاد سمن نمی‌کند
  3. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    تا مرا دیدی زخلق از عشق رویت سوخته سنگ و آهن بودت از دل سنگ بر آهن زدی قامتم چون لام و نون کردی چو موسی در امید پس مرا در گلبن غیرت نوای "لن" زدی سلام خوبین ؟
  4. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
  5. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    تنها به تماشای چه ای ؟ بالا گل یک روزه نور پایین تاریکی باد بیهوده مپای شب از شاخه نخواهد ریخت و دریچه خدا روشن نیست از برگ سپهر شبنم ستارگان خواهد پرید تو خواهی ماند و هراس بزرگ ستون نگاه و پیچک غم بیهوده مپای برخیز که وهم گلی زیمن را شب کرد راهی شو که گردش ماهی شیار اندوهی در پی خود نهاد...
  6. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    دیر گاهی است در این تنهایی رنگ خاموشی در طرح لب است
  7. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    يادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق ز هر بي سر و پايي نکنيم يادمان باشد اگر اين دلمان بي کس شد طلب مهر ز هر چشم خماري نکنيم يادمان باشد که دگر ليلي و مجنوني نيست به چه قيمت دلمان بهر کسي چاک کنيم يادمان باشد که در اين بهر دو رنگي و ريا دگر حتي طلب آب ز دريا نکنيم يادمان باشد اگر از...
  8. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    من نیستم ار کسی دگر هست از دوست به "یاد دوست"خرسند این جور که می بریم،تا کی؟ وین صبر که می کنیم تا چند؟
  9. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    نگاهم کن که شب گم شه!نگاهم کن که پیدا شم! نگاهم کن!نگاهم کن!نذار تنهاترین باشم! به تو می بخشم آوازُ چراغُ شبنم ُ نورُ... به تو می بخشم این قلب ِ به تو محتاج مغرورُ تو ابرا رو بگیر از من که چشمام خیس بارونه! بدون دور از تو پروانه نو حبس پیله می مونه! نگاهت رو نثارم کن!گل وحشی تو رامم کن...
  10. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    ما عاشق و رند و مست و عالم سوزيم با ما منشين و گرنهبدنام شوي
  11. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    دل بردن مشتاقان از غیرت خود تا چند خون خوردن و خاموشی زین دلشدگان تا کی؟ چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی؟
  12. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود
  13. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    دل به پیغام وفا هرکس که می آرد زیار می دهم تسکین و می دانم که حرف یار نیست سلام دوستان :smile:
  14. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    سایه زاتشکده ی ماست فروغ مه و مهر وه از این آتش روشن که به جان من و توست
  15. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضودر کوچه لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کردهبود فارغ از جام الستش کرده بود سجده ای زد بر لب درگاه او پر زلیلا شد دلپر آه او گفت یا رب از چه خوارم کردهای بر صلیب عشق دارم کرده ای جام لیلا را به دستم داده ای وندر اینبازی شکستم داده ای نشتر عشقش به جانم میزنی دردم...
  16. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است
  17. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    در عشق تو از ملامتم ننگی نیست با بی خبران در ین سخن جنگی نیست
  18. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
  19. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد باد غیرت به صدش حال پریشان دل کرد طوطیی را به خیال شکری دل خوش بود ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد
بالا