نتایح جستجو

  1. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    دل ببردي و بحل كردمت اي جان ليكن به از اين دار نگاهش كه مرا ميداري تو به تقصير خود افتادي از اين در محروم از كه مي نالي و فرياد چرا ميداري __________________
  2. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    آب را گل نكنيم: در فرودست انگار، كفتري مي‌خورد آب. يا كه در بيشه دور، سيره‌يي پر مي‌شويد. يا در آبادي، كوزه‌يي پر مي‌گردد. آب را گل نكنيم: شايد اين آب روان، مي‌رود پاي سپيداري، تا فرو شويد اندوه دلي. دست درويشي شايد، نان خشكيده فرو برده در آب. زن زيبايي آمد لب رود، آب را گل نكنيم: روي زيبا دو...
  3. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
  4. shabnam777

    سلام دوست عزیز خوبین شما؟ حال شما ؟ خبر نمی گیرین

    سلام دوست عزیز خوبین شما؟ حال شما ؟ خبر نمی گیرین
  5. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    من ندارم طالع از معشوق، ورنه بارها گل به مستی تكیه بر زانوی بلبل كرده است
  6. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    تا چه کند با رخ تو دود دل من اینه دانی که تاب اه ندارد
  7. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    مپرس از من که هیچم یاد کردی که خود هیچم فرامش می​نگردی
  8. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    تورا با غیر میبینم دو دستت حلقه در پیراهن اغیار میبینم و من کاری ز دستم برنمی آید برایت وصف حال خویش می گفتم یادت هست ز پیمان و ز حجران و ز حرمان ز هرچه بود در پیشم برای تو تو ای جانا ولی نشنیدی این آوای دوران را همان ضربان سرد و کهنه ایام که هرلحظه به من می گفت حالا وقت اکنون است و دیشب...
  9. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    نه گردان کشان را بگیر به فورا نه عذراوان را براند به جور و گر خشم گیر ز کردار زشت چو باز امد ماجرا در نوشت
  10. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    واژه رنگ زندگي بود وقتي تو فكر تو بودم عطر گل با نفسام بود وقتي از تو مي سرودم....
  11. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    دردا که فراق ناتوان ساخت مرا در بستر ناتوانی انداخت مرا از ضعف چنان شدم که در بستر مرگ صد بار اجل آمد و نشناخت مرا
  12. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک منت خدای را که نیم شرمسار دوست
  13. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    درون اينه ها درپي چه مي گردي ؟ بيا ز سنگ بپرسيم که از حکايت فرجامما چه مي داند بيا ز سنگ بپرسيم زانکه غير از سنگ کسي حکايت فرجام رانمي داند هميشه از همه نزديک تر به ما سنگ است نگاه کن نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ چه سنگباراني ! گيرمگريختي همه عمر کجا پناه بري ؟ خانهيخدا سنگ است به قصه...
  14. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    هم شبيه نخلي و هم شكل بيد با تو هستم بالا بلند سر به زير بس كه دنبال تو را هي گشته ام ردپايم حك شده در اين مسير
  15. shabnam777

    حریم عشق

    ممنون خانومی موفق باشی گلم
  16. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    آرزویت که می کنم لحظه ی آمدنت انگار دوباره پرستو ها نیامده کوچ می کنند و من چنین نا منتظر تو را و بهار را از نو آرزو می کنم تو ببین چه می کنی که من پر از فلوت و دریا شده ام !
  17. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    تا از آن طرف بنا گوش چراغ افروزیم چه سحر ها که بدین واسطه بیدار شدیم
  18. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    تا بر گذشته مي نگرم ، عشق خويش را چون آفتاب گمشده مي آورم به ياد مي نالم از دلي كه به خون غرقه گشته است اي شعر ، غير رنجش يارم به من چه داد __________________
  19. shabnam777

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش با یاد تو در خلوت من بزمی بود خلق گفتند که: سودا زده تنهاست هنوز
بالا