نتایح جستجو

  1. gh_engineer

    ممنون

    ممنون
  2. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    یک قلب و یکی نیزه و یک کاسه ی خون کــنــدم بـــه روی درخــتِ بـیـد مـجـنون آن قــلـب ز مــن بــود و نــگاهــت نــیــزه آن کاسۀ خون ، خون ِ دلِ این مجنون
  3. gh_engineer

    رباعی و دو بیتی

    ای کـــاش دلـــم اســیـــر و بــیـمار نبود در بـــنـــد نــــگاه او گــــرفــتــار نــبـود من عاشق واو زعشق من بی خـبر است ای کــاش دل و دلــبــــر و دلـــدار نـبود
  4. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد
  5. gh_engineer

    رباعی و دو بیتی

    اي عشق به نام نامي تو سوگند كآ نداخته اي عقل و خرد را در بند ديري ست كه در وادي مدهوشانم مجنون صفتان زنند بر من لبخند
  6. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی ای دلبر دل من بار تنهایی کشد ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد
  7. gh_engineer

    غزل و قصیده

    افسوس بر آن دیده که روی تو ندیدست یا دیده و بعد از تو به رویی نگریدست گر مدعیان نقش ببینند پری را دانند که دیوانه چرا جامه دریدست آن کیست که پیرامن خورشید جمالش از مشک سیه دایره نیمه کشیدست ای عاقل اگر پای به سنگیت برآید فرهاد بدانی که چرا سنگ بریدست رحمت نکند بر دل بیچاره فرهاد آن کس که...
  8. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    سعدی سعدی تا به خود بازآیم آن گه وصف دیدارش کنم از که می​پرسی در این میدان که سرگردان چو گوست
  9. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تو که در خواب بوده​ای همه شب چه نصیبت ز بلبل سحرست
  10. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    سعدی سعدی اگر مراد تو ای دوست بی مرادی ماست مراد خویش دگرباره من نخواهم خواست
  11. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    سعدی سعدی هر که خصم اندر او کمند انداخت به مراد ویش بباید ساخت
  12. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    توانگر شد آن کس که خرسند گشت از و آز و تیمار در بند گشت
  13. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
  14. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    [/SIZE] یار ما را به هیچ برنگرفت وانچه گفتیم هیچ درنگرفت
  15. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    سخت خوشی چشم بدت دورباد سال و مه و روز و شبت سور باد
  16. gh_engineer

    رباعی و دو بیتی

    جز من اگرت عاشق شیداست بگو ور میل دلت به جانت ماست بگو ور هیچ مرا در دل تو جاست بگو گر هست بگو، نیست بگو، راست بگو
  17. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دل در آن یار دلاویز آویخت فتنه اینست که آن یار انگیخت
  18. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    مولوی مولوی يا رب تو مرا توبه ده و عذر پذير اي توبه ده و عذرپذير همه کس
  19. gh_engineer

    شعر نو

    نفرين نفرين خدا برمن اگر باز بسوزم پروانه صفت در دلِ آتشکده ی عشق نفرین خدا بر من اگر قصه بگویم از این دل دیوانه ی سودازده ی عشق نفرین خدا بر من اگر رو به تو آرم گر رشته ی جان بُگسَلَد از حسرت دوری نفرین خدا بر من اگر با تو دوباره گویم سخنی زین همه اندوه و صبوری نفرین خدا بر من اگر شعله...
  20. gh_engineer

    رباعی و دو بیتی

    جز نقش تو در نظر نیامد ما را جز کوی تو رهگذر نیامد ما را خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت حقا که به چشم در نیامد ما را
بالا