نتایح جستجو

  1. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری کاندر این ره کشته بسیارند قربان شما
  2. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تو از خواری همی​نالی نمی​بینی عنایت​ها مخواه از حق عنایت​ها و یا کم کن شکایت​ها
  3. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دیده بدبین بپوشان ای کریم عیب پوش زین دلیری​ها که من در کنج خلوت می​کنم
  4. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
  5. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    مرگ بر بالین وجانان غافل است جان بدین سختی سپردن مشکل است
  6. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    نه چندان آرزومندم که وصفش در بیان آید و گر صد نامه بنویسم حکایت بیش از آن آید
  7. gh_engineer

    رباعی و دو بیتی

    اين است وصيتم مراعات کنيد با مردن من مباد هيهات کنيد شيريني و گل چاره تاريکي نيست در ختم من آفتاب خيرات کنيد !
  8. gh_engineer

    رباعی و دو بیتی

    عاشق شده ام مدام در تاب و تبم از عمق وجود عشق را مي طلبم شاگرد كلاس چشمه سارم، يعني : در ماه خلاصه مي شود مشق شبم !
  9. gh_engineer

    رباعی و دو بیتی

    تا بشکند امروز طلسمم٬ برخیز تا غصه جدا شود از اسمم برخیز این جسم ندارد آرزویی جز خاک ای روح ! به احترام جسمم برخیز!
  10. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    نظر ز روی تو صاحب نظر نمی‌بندد که هیچ کس به چنین روی در نمی‌بندد
  11. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    :gol: :gol: در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست:gol: :gol:مست از می و میخواران از نرگس مستش مست:gol:
  12. gh_engineer

    مشاعره

    دریغ و درد که تا این زمان ندانستم که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
  13. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دریای اخضر فلک و کشتی هلال هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
  14. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم به کوی تو هر شام تا سحر می‌گشت سحر چو می‌شد از آن کو به ناله بر می‌گشت
  15. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دل و دینم دل و دینم ببرده​ست بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش
  16. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است چاره کن درد کسی کز همه ناچارتر است
  17. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    در حضرت یوسف که زنان دست بریدند ای جان تو به من آی که جان آن میانه​ست
  18. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تو با خدای خودانداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدّعی خدا بکند
  19. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    حکیم عمر خیام حکیم عمر خیام هر چند بنزد عامه این باشد زشت سگ به ز من ار برم دگر نام بهشت
  20. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    ای درد توام درمان در بستر ناکامی و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
بالا