نتایح جستجو

  1. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری کاندر این ره کشته بسیارند قربان شما
  2. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    عزیز با آ باید شروع میکردی نه د
  3. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    حافظ حافظ در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی​پسندی تغییر کن قضا را
  4. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    سعدی سعدی دوست نباشد به حقیقت که او دوست فراموش کند در بلا
  5. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    در عین گوشه گیری بودم چو چشم مستت و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل
  6. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا ز رنج حسودان مرنج و واثق باش که بد به خاطر امیدوار ما نرسد
  7. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    این که می​گویند آن خوشتر ز حسن یار ما این دارد و آن نیز هم
  8. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    رونق عهد شباب است دگر بستان را می​رسد مژده گل بلبل خوش الحان را
  9. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    حافظ حافظ تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
  10. gh_engineer

    هزاران گل برای گل نرگس(برای تعجیل در ظهور صلوات)

    اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 30 تا
  11. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تا از نتیجه فلک و طور دور اوست تبدیل ماه و سال و خزان و بهار هم
  12. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    حافظ حافظ در نظربازی ما بی​خبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
  13. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    حافظ حافظ امام خواجه که بودش سر نماز دراز به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد
  14. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان بگشود نافه​ای و در آرزو ببست
  15. gh_engineer

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
  16. gh_engineer

    غزل و قصیده

    حافظ حافظ بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش وین سوخته را محرم اسرار نهان باش زان باده که در میکده عشق فروشند ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش دلدار که گفتا به توام دل نگران است گو می​رسم اینک به سلامت نگران باش خون شد دلم...
  17. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تو بدین نازکی و سرکشی ای شمع چگل لایق بندگی خواجه جلال الدینی
  18. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی می صبوح و شکرخواب بامداد هشیار گرد هان که گذشت اختیار عمر
  19. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    حافظ حافظ تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام شمه​ای از نفحات نفس یار بیار
  20. gh_engineer

    مشاعرۀ سنّتی

    میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
بالا