من یک التماس دعای مخصوص دارم....
مردی را میشناسم که غربتش به اندازه غربت همه بشریت سنگین و جانسوز است.
آقای بزرگواریست که غم و غصه اش از سالها قبل آغاز شده
از یک گودال خونین
یا شاید قبل تر از آن
از یک تشت خونین
شاید قبل تر...
از یک محراب خونین
شاید از یک کوچه تنگ
یک چادر خاکی
دلش تنگ است مولایم
هر روز که میگذرد دل تنگ تر میشود
شمارا به خدا قسم
امشب دعا کنید
برای خودم هیچ نمیخواهم
برای یک مرد دعا کنید
دعا کنید در تقدیرش امشب ملایک بنویسند
** ظهور **
........وای که بابا تو دیگه کی هستی......ریانکار.آهسته و پیوسته.......مخلصیم......جدی ازت خبر نداشتم.....میگفتم این رضا رفته کجا......خبری ازش نیست..نگو همین ورا بوده....میموده دم در .....یه تکم نمیزده....خلاصه همین که میبینمت خوشحال میشم.........خدایا این شادی ها رو از ما نگیر.......التماس دعا برادر جان......... خیلی......