mani24
پسندها
36,395

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دســــتــــ هــــایــــم خــالـــی اَنـــد • • •

    جـایِ خــالــی دســــتـِـ تــو را هــــیـــــچ کــَــس

    بـــرایــــم پــــر نــمـــی کــــنــد • • •

    راســــت مــــی گــــفــت شـــــامــــلو:

    " دســـــت خـالـی را بـایــــد بـــــر ســـر کــــوبــیـــد "



    تازگيا

    هركي ميگه دوستت دارم

    خندم ميگيره

    بي اراده ميگم

    تو ديگه چي ميخواي. . .؟ !
    هر روز به این نیت بر می خیزم که امروزی بسازم
    که الگوی تمام فردا هایم شود
    شاد
    زیبا
    پر از مهر
    پر ازخدا...
    سلام
    حالت آیا خوب است؟
    دل تو محکم و قرص به روی نگاری هست؟
    عشق در کوله ات داری؟
    راه این زندگی بسی دور و دراز است
    ولی با کمی عاطفه
    آرامش و شور ازلی
    به مسیری پر بار راه خواهی یافت...
    عزیز دلم .......
    یار من .......ای سکوت میان لحظه های من ......

    ای دغدغه ی بهانه ی دلتنگی ام .......ای سکوت میان کلام من ...

    لحظه ی اشنایی من با تو ...........زیباترین اتفاق زندگی ام در تقویم خاطراتم رقم خورد.......

    من ...مانی ........ دوست تو ...........طلوع یادت را راهی قلبم کردم و درب قلبم را به روی غروب یادت بسته ام .....

    برایت نوشتم .......از زیباییها ......دلدادگی ها ......عشق .صداقت .....سکوت .....فراقت.....قلبم ...

    من .......رویای داشتن اغوش گرمت را در هر لحظه به اغوش سردم در خاطرم به تصویر میکشم ......

    دوستت دارم ..و این تنها جمله ای بود که احساس قلبی ام را به خود معنا میکند ......

    من ......زندگی ام را در اغوش تو یافتم ....من در اغوش تو عشق را یافتم .......

    من .سرشارم از تزنم نوازش عشق مملوء از معنای محبت تو .......که مرا غرق در غزل هایش میکند ...

    ممنونم ......از اینکه همیشه در کنارم بودی ....ممنونم .......

    دوستت دارم ....

    زندگی من ..

    مانی



    ​عشق من

    قلبم را تا به ابد به تو هدیه میدهم ......

    نگاهم را

    دستانم را به تو هدیه میدهم ..

    امانتی از من به تو ..باورم را به تو هدیه میدهم ....

    من یک انسانم ....از جنس خاک ...از جنس اب ...از جنس باد ...از عشق هوای نفسهای پروردگارم ...

    پیچک عشق را در وجودم نهفته ام ...و تو را محصور عشقم میکنم ...

    مگر میشود بی تو بود ، آنگاه که تویی تنها بهانه برای بودنم!

    بوی عطر تنت را مدت هاست به انتظار نشسته ام ...

    با نگاهم به دنبالت میگردم ...

    توئی تنها بهانه دلخوشی هایم

    تنهایت نمیگذارم ....

    رهایت نمیکنم ....


    تو با نگاهت ..عشقت را در قلبم میپرورانی ....

    دوستت دارم ....

    زندگی من .....
    بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده

    فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...

    اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم

    باور نمیکنم اینک بی توام

    کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری

    کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی

    تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،

    تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

    کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

    در حسرت چشمهایت هستم ،

    چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد

    بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده

    در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ،

    هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...

    هنوز هم بند کفش هایم بهانه ی تورامیگیرند عطر دست های تورا میخواهند بی بهانه باز میشوند

    وسعی میکنند نگذارند راه برم می پیچیند به پاهایم وبهانه ی تورا میگیرند
    کاش که بودی .....

    دلتنگ توام.

    تا شادمانه مرا ببینند

    شاخه‌ها

    به شکل نام تو سبز می‌شوند،

    پرنده کوچکی که نمی‌دانم نامش چیست

    حروف نام تو را

    بر کتابم می‌ریزد،

    آفتاب

    به شکل پروانه‌ای از مس

    گرد صدایم

    بال می‌زند،

    و می‌دانم سکوت

    فقط به خاطر من سکوت است،

    اما من

    دلتنگ توام

    شعر می‌نویسم

    و واژه‌هایم را کنار می زنم

    که تو را ببینم ...

    زيباترين تصويري که در زندگانيم ديدم

    نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود.

    زيباترين سخني که شنيدم سکوت دوست داشتني تو بود.

    زيباترين احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود.

    زيباترين انتظار زندگيم حسرت ديدار تو بود.

    زيباترين لحظه زندگيم لحظه با تو بودن بود.

    زيباترين هديه عمرم محبت تو بود.

    زيباترين تنهاييم گريه براي تو بود.

    زيباترين اعترافم عشق تو بود...

    کاش می دانستی چقدر تو را دوست دارم....

    کاش می دانستی که تمام زندگی منی و بدون تو این زندگی برایم زیبا نیست...

    کاش می دانستی شب و روز ، لحظه به لحظه به یاد تو هستم

    ، با یاد تو زندگی می کنم و به عشق تو نفس می کشم عزیزم...

    کاش می دانستی چقدر برای من عزیزی ...

    اگر می دانستی هیچگاه خنجر سرد در این دل عاشقم فرو نمی کردی!

    اگر می دانستی هیچگاه طاقت دیدن اشکهای مرا نداشتی عزیزم!

    کاش می دانستی که تو تمام هستی منی و این دنیا را بدون تو نمی خواهم!

    عزیزم باور کن که دوستت دارم ، بیشتر از آنچه که تصور می کنی !

    باور کن این قلب عاشقم تنها به عشق تو می تپد و تنها یک نام

    و آن هم نام مقدس تو در آن حک شده است
    دلتنگی ها تو بردار به روی قلبم بزار



    تکیه بده به شونم تو این مسیر دشوار



    اگه منو نمی خوای حرف دلم رو گوش کن



    فقط برای یک بار بعدش خدانگهدار



    بعدش خدانگهدار



    تنهای خیلی سخته وقتی چشام به راهه



    وقتی که شب سیاهه وقتی که بدون ماهه



    تنهای خیلی تلخه وقتی که بی تو هستم



    تنها مونده دستم با این دل شکستم





    دلتنگی هامو بردار پیش خودت نگه دار



    هر وقت که تنها شدی منو به یادت بیار



    داری میری نمیخوام وقت تو بگیرم



    این حرف آخر من :



    دوستت دارم

    از این همه فاصله

    از انتهای نامعلوم این کوچه های بی چراغ و چلچله

    چرا .........می ترسم ...... ؟

    من از لحظه ای که چشم های تو

    بین آوار این همه نگاه معنا دار گم شوند

    من از دمی که بازدم تو پاسخش نباشد

    می ترسم

    اما اگر راستش را بخواهی

    نمی دانم که از عاقبت این همه ترانه های بی جواب

    می ترسم یا نه؟!

    فقط می دانم که.....عاشقم

    عاشق سکوت ستاره

    عاشق لطافت صبح

    عاشق صبر خدا

    من عاشق ترانه های بی قفس ِ پر از کبوترم

    من عاشق واژه های ساده و بی تکلفم

    واژه هائی که بشود با آب غسلشان داد

    من عاشق نگاهی از جنس آب

    و

    لبخندی از جنس صداقتم!

    من عاشق عطر یک احساس باران زده ی نمناکم

    من عاشق یک دنیا آسمان زلالم

    که ببارد .... که برای من بشود ،

    بهانه ای از جنس معجزه

    تا بگویم تو را به حرمت این ابرها که می گریند قسم....

    از این ساده تر و بی تکلف تر در کلام من نمی گنجی



    ای معنای عاشق بودنم

    ای کاش زبان نگاهم را می دانستی

    و با این همه سکوت

    مرا به خاموشی متهم نمی کردی

    کاش می دانستی من همیشه

    با زبان چشمانم با تو سخن می گویم

    چشمانی که از ندیدنت

    سیل ها دارند برای جاری ساختن

    سخن ها دارند برای گفتن

    غزل ها دارند برای از تو سرودن و

    عشق ها دارند برای از تو فریاد کردن

    کاش می دانستی که من تو را

    دوست دارم

    کاش می دانستی
    مردم این شهر چقدر خوبند!

    دیدند کفش ندارم؛

    برایم پاپوش درست کردند...!!
    شعرهای زیبایی تو پروفتون دارین خودتون مینویسین...


    سلام دوست خوبم[IMG]
    از الان تا شب یلدا وقت دارید
    :heart:از انارهایی که مهمون روزای آخر پائیزتون هستن:heart:
    عکس تهیه فرمائید و در مسابقه عکاس باشی شرکت نمایید[IMG]
    فردا برای دیدنت عمری اگر که بود
    همراه این نسیم
    دستی به روی دل بی تاب می کشم...
    شاید خدای ما
    از این دلِ غمین
    راهی به سوی شادی فردا گشاده کرد...

    شادمان باشی
    اینجا دفتری است از لحظه لحظه خاطرات من ........

    از قهرها و اشتی ها

    از دلدادگیها

    از دوست داشتنها

    از دور شدنها

    از اشکها و از لبخندها

    مینویسم و دفترم را مرور میکنم ......زیرا دربرگیرنده تمامی خاطرات من است ..........

    مانی
    اری


    برای تو مینویسم زندگی من ........

    برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد ....

    دستانت را لمس می کنم .........

    صورتت را نوازش می کنم .....

    تو را در اغوش می گیرم .....

    برایت از دلم میگویم .....

    از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند .......

    مانی

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا