جشن كوشولو واسه سلامتي و برگشتن پارمهر
-
سلام من امروز رفتم ملاقاتش و بالاخره با کلی اصرار و خواهش ازشون بهم اجازه دادن ببینمش. منم گونه ایشون رو بوسیدم و شست دستشو محکم فشار دادم خیلی محکم ولی هیچ عکس العملی نداشت. انگار دیگه با دنیا قطع رابطه است. خیلی بدتر بنظرم اومد نسبت به اخرین دفعه ای که دیدمش.
تفاوت میان مهندسان و مدیران
ممنونم. براش دعا کنین خواهش میکنم. اون الان به دعاهای شما نیازمنده. من فقط از خدا سلامتیشو میخوام نه هیچی دیگه.
مرسی از همدلی تون. من حتما اون دعاها رو میخونم. ولی خیلی سخته که بتونم تصور کنم ایشون هنوز به این دنیا تعلقی دارن چون حالتشون چیز دیگه ای نشون میده. من هنوزم دلم میخواد امیدوار باشم چون از نظر روحی روانی به این امید احتیاج دارم ولی متاسفانه منطق های دنیوی این امید منو رد میکنن. الان 25 روزه که اعصابم بهم ریخته و قرص های ارامبخش مصرف میکنم درحالیکه قبلا اصلا تو خط اینجور قرص ها نبودم.
من واسه اینکه شب بتونم چند ساعتی بخوابم نیاز دارم خودمو امیدواری بدم ولی خود شما هم میدونین این امید بی فایده است و دیگه اون خیال نداره برگرده.
متاسفانه خیلی وضع بدتر از این صحبتاست. شاید یه معجزه ای اتفاق بیافته ولی ظاهر امر چیز دیگه ای نشون میده. اگه ایشون رو از نزدیک میدیدین متوجه میشدین دیگه جایی واسه امیدواری نمونده. بدن شون تقریبا سرده و دیگه رگ مناسب ندارن. حتی دیگه از دستگاه نفس مصنوعی هم کار زیادی برنمیاد چون ریه هاشون اب اورده و حجم تنفسی خیلی کمی دارن. پرستارها و دکترها دائم فیزیوتراپی قفسه سینه انجام میدن و ساکشن میکنن ولی زیاد فایده ای نداره. قلبشون دچار نارسایی هستش و دکتر یه هفته پیش گفته بود این قلب دیگه نمیتونه دووم بیاره مگر که به داروها جواب بده که تا الانم جواب نداده. تو کمای عمیق هستن چشماشون به نور واکنش نداره و هیچ علائم حیاتی ندارن مگر قلبشون که اونم ضربان منظمی نداره. اگه دکتر بودین چه نظری داشتین؟ بی تعارف وضعیت این مریض رو چطوری میدیدین؟ اون بهترین و بی مانندترین ادمی هست که در عمرم شناختم. به هیچ قیمتی نمیخوام از دستش بدم حاضرم هرکاری بکنم که اون به زندگی برگرده. ولی حیف که نمیشه.
سلام دوست عزیزم. نه متاسفانه خیلی بدتر شدن. کاملا ممنوع الملاقات هستن. دیگه دکترها هم قطع امید کردن.
درخواست نخریدن آجیل: خواهش میکنیم نخرید!
سلام
بله
سلام.... به جشن ازدواج آبجی من دعوت شدید...... منتظرتونیم...
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/433994-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1-%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B2-%D8%AE%D9%88%D8%B4-%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%AF%28-%D8%A8%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D9%88-%D8%AA%D8%A7-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D9%87%29?p=6048000#post6048000
مرسی خیلی ازت ممنونم دوستم. منم الان منتظر معجزه هستم فقط. خیلی حالش وخیم تر از این صحبتاست. متاسفانه تو کمای عمیق هستن و ریه هاشون اب اورده و مشکل قلبشون هم بهتر نشده.
ظاهرا خود دکترها هم ابراز ناامیدی میکنن من واقعا موندم تو این شرایط که چرا باید اون اینجوری میشد؟ من همه جوره هواشو داشتم و خیلی هم بهش محبت میکردم. چرا از بین اینهمه ادم باید اون به این روز می افتاد اینو نمیفهمم. تو اوج جوونی و در حال کار و تلاش دائمی یه ادم دوست داشتنی و فوق العاده. هرکی الان میبیندش یا میشنوه تو چه حالیه بغضش میگیره. اون دیگه با دنیا هیچ ارتباطی نداره هیچی.
مرسييييييييييييييييييييييييييييي
همه می خواهند به فهم نقاشی برسند. چرا هیچ كس تلاش نمی كند آواز پرندگان را درك كند؟ پیکاسو
مرسی عزیزم
فوق العاده بودن
ممنون جملات واقعا" زیبایی بودن
ختم قرآن ویژه حرکت به سمت ظهور..... مهدیه یک.... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خیلی جالب بود
چي شده؟
ببخش دير اومدم،رفته بودم تالار مناسبتا
مرسي
چه خوب
ممنون دوست گلم واسه پيشنهاد دوستيتون
اميدوارم دوستاي مفيدي واسه هم بشيم
از همين جملات!
من بلد نيستم از اينا!
تشكر فراوان منو بپذير دوست من
آری از پشت کوه آمده ام...
چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟!
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم
می گویند: از پشت کوه آمده!
ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!
"محمد بهمن بیگیوقتی یک تخم مرغ با نیرویی خارجی شکسته می شود یک زندگی پایان می یابد.
وقتی یک تخم مرغ با نیرویی داخلی شکسته می شود یک زندگی آغاز می شود.
تغییرات مهم همیشه با نیرویی درونی و داخلی شروع می شوند .
[IMG]
قطاری سوی "خدا" میرفت و همه مردم سوار شدند
اما وقتی به بهشت رسیدند
.
.
.
همگی پیاده شدند وفراموش کردند که مقصد
"خدا" بود نه بهشت
10 نفر به انتخاب شما از بین دخترهای بامرام باشگاه
میدونم ک دیره ولی باید ب بزرگواری خودتون ببخشید برای تبریک تولدم ازتون ممنونم راستش اصلا انتظار نداشتم تولد 17 سالگیم تو باشگاه این همه عالی باشه واقعا ممنون -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
