پسر جان حتما ی رصد باید بری باید میفهمی اصلا میخوای خودم ببرمت؟ببین چرا تهران داره.دمه خونه ما ی رصد خونه است.مرکز علوم ستاره شناسی هم داره.میخوای تابستون بیا باهم بریم چی میگی؟
مرسی دوست خوبم ...واقعا خسته ام وقت کم میارمبرای فردا و پس فردا یه کنفرانس دارم یه تحلیل و بررسی فیلم،مید ترم زبان،طراحی یه سته مبلمان،هیچ کدومم انجام ندادماز همه مهمتر حال انجام بعضیاشم ندارم
سلام دوست عزیزم چه عکسه خوجلی بووووووووووووووووووووووووووودخیلی ناز بود دوسش داشتم....مرسیییییییییییییییییی چند روزی نبدم این چند وقته سرم خیلی شلوغه فک نکنم بتونم زیاد به باشگاه سر بزنماگه پیامی گذاشتی دیر جواب دادم پیشاپیش پوزش
دیگه دیگه ! اگه اینارو نمیگفتم واقعا می ترکیدم.
اما خدایی شما نامردی نکردیا !!!
منم از این بابت عذرخواهی میکنم و قول میدم که از این به بعد بیشتر مزاحم شم, مهندس خان !!!
منم اسمم ابان میباشد.راستشو بخوای اوایل دوست نداشتم.اما الان خیلی دوست دارم.منم خب به عنوان تخصص نگاه میکنم.من ابان امسال نمیدونم 20 سالم میشه یا 20 سالم تموم میشه.ین علما ودوستان اختلافه تو سنه من.
به به سلام NEPTUNE عزیز !!! پارسال دوست امسال اشنا !!!
چه عجب بالاخره از شما یه پیامی دریافت کردیم ! خدارو باید شاکر باشم !!! بابا چه دوستی. کسی که منو تحویل نمیگیره. والا ...
من تحویل نمیگیرم یا جنابعالی ؟!!!
چه خبر ؟ خوش میگذره ؟
امروز باز اشک گوشه ی چشمانم را مهمان شد گویی دلش تنگ شده بود برای چشمانم از شادی زیادم خسته شده بود بی رمق می بارید می بارید می بارید می خواست بگوید اما ...
امروز باز صدای شکستن گوشه ای از دلم را شنیدم کاش میتوانستم ببینمش که دیگر جایی سالم از ان مانده یا نه نمانده می دانم به خدا می دانم خودم لحظه لحظه نوای شکستنش را می شنیدم می شنیدم ...
روزها در پس غفلت هایم می گذرند
بهایش را بی انکه بدانم از کدام درامد می پردازم...می پردازم
جوانی
شور
شیطنت
کنجکاوی
.
.
.
می دانی و می دانم همه بهانه است
برای اینکه بدانی و من نیز بیش تر از پیش...امروزت را ببین
دیروزت را...
فردایت مجهول معلومیست که او میداندو...
بگذریم...
می بینی همین گذشتن ها همین نادیده گرفتن ها...اری...همین لحظه بهایی بود که برای گذشتن پرداختی