sepehrkhosrowdad
پسندها
3,160

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • از این عکسا بازم هست
    من نمیدونم از کجا اومده
    باورکنید من نذاشتم

    مگه این عکس نبود؟
    شما هم که خودتون دیده بودید.
    گزینه edit هم که غیر فعاله پس من چطوری میتونستم این عکسو عوض کنم؟
    مگه این که کس دیگه بتونه این کارو بکنه
    یا شاید یا این که آدرسه این عکسه با عکسی که من گذاشته بودم یکی شده
    :confused::confused::confused:


    غروب ها

    در فکر طلوع رفته ایم ...

    و طلوع فردا

    در فکر به اینکه

    شاید

    غروب دیروز

    را باید

    زندگی می کردیم ...!
    برو بابا!!اه اه !!منفی گرا!!برو اونور وایسا!!پبیش من وانستا!!موج منفی میدی به من!!
    دهه!!!مگه ندیدی؟!؟!ادمین گفته قراره تا آخر این ماه بریم روی یه سرور خیــــــلی گرونتر!!!!!!!!!صبور باشید آقاجان!!!
    سلام آقا مدير
    اون pdf تاپيك مصورو نديدي؟؟
    ميترسم بد باشه منم كه ديگه نميتونم حذفش كنم
    داری فرافکنی میکنی آره؟!؟!عامل بیگانه!!اغتشاش طلب!!هرج و مرج گرا!!اومدی شورش ایجاد کنی؟!
    آهان نه!!من به حد کافی زحمت ها م رو کشیده م !!فعلا خسته م!!تو اومدی خسته هم نیستی چند تا هول بده من استارت میزنم!!!پارو بزن..هندل بزن..اینا...
    دلم کاملا سوخت!!!!
    خدا رو شکر اقلا تو خسته نیستی!!
    طرح پارو زنی چیه ؟
    خبرها رو اگه یه کم به تاپیک های تالار مدیران دقت کنی میتونی ببینی...اگه تو هم خسته ای میتونی بری به خدا بگی ها!!!تعارف نکن


    قامت می بندم بر روی سجاده ایی که هر روز به انتظار وصلش پهن می شود و آغاز می کنم همان زمزمه های همیشگی را ...

    و هر بار که می خواهم خود را جاری ببینم در لذت حضورش ، شرمنده می شوم از تک تک کردارهایی که جز ندامت حاصلی ندارد !

    نمی دانم شاید هیچ گاه نرسم به آن جایی که حق بندگی ام و حق خداوندی اش را به جا بیاورم ...!


    صدای شرشر باران و شیشه ی بخار گرفته ی اتاق ...

    بسوی پنجره می روم بازش می کنم، چشمانم را می بندم ...

    دستم را بیرون می برم تا حس باران بر تمامی وجودم لبریز شود ...

    اکنون چشمانم را گشوده ام ...

    فرشته ایی همراه با قطره ی باران بر دستم نشسته است ...

    پرسیدم حیف است از این همراهی و بر زمین نشستن و زیر دست و پا ماندن !

    گفت : من فقط یک همراهم برای رساندن قطره ی باران و دوباره باز خواهم گشت ...

    بسوی آسمان برای همراهی قطره ایی دیگر و بارانی دیگر ...

    گفت و ... پر کشید !

    با خود اندیشیدم : پس من هم ...


    مهتاب
    من یه تاپیک به اسم الاستو کاور گذاشتم
    حالا می خواهم کاملش کنم ؟ رفتم تو edit کلی نوشتم و عکس گذاشتم 3 4 تا کوچیک هم بود بعد که ارسال یا در واقع ویرایش زدم همون صفحه اومد که شما وارد سایت نشدید در صورتی که من بودم!!
    در کل برای کامل کردن اون مطلب الان چکار کنم؟
    سلام
    خیلی جالبه فقط 2 تا انگشت منو کم داره
    آرشیوه جالبیه
    سلام
    ممنون آقا مدير
    راستي من pdf تاپيك ساختمون مصورو درست كردم و گذاشتم تو خود تاپيك مصور
    يه نگاهي بكن ببين بد نباشه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا