قرن ما شاعر اگر داشت هوا بهتر بود ...
قرن ما شاعر اگر داشت که کبوتر با کبوتر, باز با باز نبود, شعار پرواز. وای بر ما که تصور کردیم عشق را باید کشت...
نازنین ها, از سیاهی تا سفیدی را سفر باید کنیم.
dige baham ghal nakonچشم چشم ،دو ابرو ، نگاه من به هر سو، پس چرا نیستی پیشم؟نگاه خیس تو کو؟گوش گوش دوتا گوش، دودست باز یه آغوش، بیا بگیر قلبمو، یادم تو را فراموش....! چوب چوب یه گردن، جایی نری تو بی من، دق میکنم میمیرم، اگه دور بشی از من...!دست دست دو تا پا، یاد تو مونده اینجا، یادت میاد که گفتی: بی تو نمیرم هیچ جا....!من؟ من؟ یه عاشق، همون مجنون سابق.
ای کاش کودک بودم!!! تا بزرگ ترین شیطنت زندگیم نقاشی روی دیوار بود ! ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه ی مادر همه چیز را فراموش میکردم.
گفتمش: دل میخری؟! پرسید چند؟! گفتمش: دل مال تو، تنها بخندخنده کرد و دل ز دستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بود دل ز دستش روی خاک افتاده بود جای پایش روی دل جامانده بود.
فکر کن لبه ی پرتگاه دارن 2 نفر پرت میشن ! یکیشون اونیه که تو دوستش داری ولی اون دوستت نداره . اون یکیم تو رو دوست داره تو دوستش نداری. فقطم یکی رو میتونی نجات بدی کدوم رو نجات میدی ؟