Nooshin-M
پسندها
268

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ولی من نمیتونم پیغامام رو ت پروفایلت ببینم شاید مشکل از منه؟
    البته فکر کنم ستیم نمیدید
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/210014-خوشبختانه-اینجا-ایران-نیست!!!
    دستت را به من بده
    دست های تو با من آشناست
    ای دیر یافته،با تو سخن میگویم
    بسان ابر با توفان
    بسان علف که با صحرا
    بسان باران که با دریا
    بسان پرنده که با بهار
    بسان درخت که با جنگل سخن میگوید
    زیرا که من ریشه های ترا دریافته ام
    زیرا که صدای من با صدای تو آشناست....:gol:
    اشک رازیست
    لبخند رازیست
    عشق رازیست

    اشکه آن شب،لبخند عشقم بود...:gol:

    سلام خانم مهندس نوشین بانوی عزیز
    سپاس بانو شب شما هم خوش
    خوبی؟
    به سلام ها دل نمی بندم ، از خداحافظی ها غمگین نمی شوم:(
    دیگر عادت کرده ام به تکرار یکنواخت دوری و دوستی خورشید و ماه . . .:gol::gol:
    نگاه کن که ناگهان چه زود دیر میشود , نگاهه من دوباره باز هم اسیر میشود , ازین کوچه ها دلم رنگه غصه ها گرفت , کجا ره بجویمت که قلب من پیر میشود‏ (نوشین)‏‏ 11/7/89
    من از طرز نگاه تو امید مبهمی دارم , نگاهت را نگیر از من , که با آن عالمی دارم
    وقتی دلم برات تنگ میشه میرم پشته ابرا آروم آروم گریه میکنم.پس هر وقت بارون آومد بدون دلم برات تنگ شده
    به عاشقان بگوییدخود ساخته شوند نه خود باخته و عاشق كمال معشوق شوند نه جمالش كه جمال به مویى بنداست و كمال به خداوند:heart::gol::heart:
    همیشه من چنین مجنون نبودم
    ز عقل و عافیت بیرون نبودم
    چو تو عاقل بدم من نیز روزی
    چنین دیوانه و مفتون نبودم
    مثال دلبران صیاد بودن
    مثال دل میان خون نبودم
    درین بودم که این چونست و آن چون
    چنین حیران آن بی چون نبودم
    تو باری،عاقلی بنشین،بیندیش
    کز اول بوده ام،اکنون نبودم
    همی جستم فزونی بر همه کس
    چو صید عشق روزافزون نبودم
    چو دود از حرص بالا می دویدم
    به معنی جز سوی هامون نبودم
    چو گنج از خاک بیرون اوفتادم
    که گنجی بودم و قارون نبودم
    دلم به بهانهء همیشگی گریست , بگذار تا بگرید و بداند هرآنچه خواست همیشه نیست
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا