Nooshin-M
پسندها
268

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • :w40:یار شدم،یار شدم،با غم تو یار شدم
    تا که رسیدم بر تو،از همه بی زار شدم
    گفت مرا چرخ فلک،عاجزم از گردش تو
    گفتم این نقطه مرا،کرد که پرگار شدم
    غلغله ای میشنوم،روز و شب از قبه دل
    از روش قبه دل،گنبد دوار شدم
    تا که فتادم چو صدا،ناگه در چنگ غمت
    از هوس زخمه تو،کم زیکی تار شدم
    تا که بدیدم قدحش،سرده او باش منم
    تا که بدیدم کلهش،بی دل و دستار شدم
    تا که قلندر دل من دادی مذهل دل من
    رقص کنان،دلق کشان جانب خمار شدم
    چرخ بگردید بسی،تاکه چنین چرخ زدم
    یار بنالید بسی،تا که در این غار شدم:w40:
    در دل من پرده نو می زنی
    ای دل وای دیده وای روشنی
    پرده تویی،وز پس پرده تویی
    هر نفسی شکل دگر می زنی
    پرده چنان زن که به هر زخمه ای
    پرده ظلمت زنظر بر کنی
    بی من و تو،هر دو،توئی،یا تو من
    جان منی،آن منی،یا منی
    سیلااااااااااااااااااااام
    تورو خدا ببین هر روز میای ولی یه سر به من نمیزنی
    هییییییییییییییییییییی روزگار......

    در دل من پرده نو می زنی
    ای دل وای دیده وای روشنی
    پرده تویی،وز پس پرده تویی
    هر نفسی شکل دگر می زنی
    پرده چنان زن که به هر زخمه ای
    پرده ظلمت زنظر بر کنی
    بی من و تو،هر دو،توئی،یا تو من
    جان منی،آن منی،یا منی
    :w40:یار شدم،یار شدم،با غم تو یار شدم
    تا که رسیدم بر تو،از همه بی زار شدم
    گفت مرا چرخ فلک،عاجزم از گردش تو
    گفتم این نقطه مرا،کرد که پرگار شدم
    غلغله ای میشنوم،روز و شب از قبه دل
    از روش قبه دل،گنبد دوار شدم
    تا که فتادم چو صدا،ناگه در چنگ غمت
    از هوس زخمه تو،کم زیکی تار شدم
    تا که بدیدم قدحش،سرده او باش منم
    تا که بدیدم کلهش،بی دل و دستار شدم
    تا که قلندر دل من دادی مذهل دل من
    رقص کنان،دلق کشان جانب خمار شدم
    چرخ بگردید بسی،تاکه چنین چرخ زدم
    یار بنالید بسی،تا که در این غار شدم:w40:
    به درد هم اگر خوردیم قشنگ است :gol: به شانه بار هم اگر بردیم قشنگ است
    در این دنیا که پایانش به مرگ است :gol: برای هم اگر مردیم قشنگ است.
    پاییز را دوست دارم...
    به خاطر غریب و بی صدا آمدنش
    به خاطر رنگ زیبا و دیوانه کننده اش
    به خاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
    به خاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
    به خاطر رفتن و رفتن و...و خیس شدن زیر باران های پاییزی
    به خاطر بوی مست کننده ی خاک باران خورده ی کوچه ها
    به خاطر غروب های نارنجی و دلگیرش
    به خاطر شب های سرد و طولانی اش
    به خاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام
    به خاطر بغض های سنگیبن انتظار
    به خاطر اشک های بی صدایم
    به خاطر تنهایی جوانی ام
    به خاطر اولین نفس هایم
    به خاطر اولین گریه هایم
    به خاطر اولین خنده هایم
    به خاطر دوباره متولد شدن
    به خاطر رسیدن به نقطه ی شروع صفر
    به حاطر یک سال دورتر شدن از اول راه
    به حاطر یک سال نزدیکتر شدن به پایان راه
    به خاطر غریبانه و بی صدا رفتنش
    پاییز را دوست دارم به خاطر خود پاییز
    خواهش میکنم. امیدوارم خدا عشق حقیقیش رو به همه مون عنایت کنه.

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا