najafi20
پسندها
24

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مرگ درآب وهوای خوش اندیشه نشیمن دارد
    مرگ درذات شب دهکده ازصبح سخن می گوید
    ه نظر شما عقل ما ایرانی ها پاره سنگ ندارد؟؟؟ببینید و پاسخ دهید.
    دیر آمدی دیر. پاهای خسته ام سالهاست تنها و برهنه می روند
    میخوام روی تمام سنگ های عالم بنویسم دلم واست تنگ شده و آرزو میکنم یکی از این سنگ ها به سرت بخوره تا بفهمی دل تنگی چه دردی داره
    میخوام روی تمام سنگ های عالم بنویسم دلم واست تنگ شده و آرزو میکنم یکی از این سنگ ها به سرت بخوره تا بفهمی دل تنگی چه دردی داره
    سلام مرسی بابت درخواستتون امیدوارم دوستای خوبی باشیم
    دیر آمدی دیر. پاهای خسته ام سالهاست تنها و برهنه می روند
    همه ی آدم ها توی زندگیشون این لحظه ها رو تجربه میکنند.لحظه هایی که میخوان گم بشن.میخوان همه ی مخاطب های گوشیشون رو پاک کنن.میخوان در اتاقشون رو روی همه ببندن...میخوان هیچکس نباشه، حتا سایشون.
    ولی...
    این حالت ها رو هیچ کس دیگه نه درک میکنند نه میپذیرند...نه میفهمن...جالبه!
    بگذار دستت را
    باران بیاموزد
    بگذار طعم بوسه‌هایت منعکس باشد
    در واژه‌های دوستت دارم.
    ::

    چیزی نمی‌یابم
    تسلی کردن خود را
    تا چشم می‌بیند بیابان است.
    ::

    نقطه‌چین است آسمان من
    از لب ایوان؛
    در غیابت، سرد خواهد شد
    چای در لیوان.
    ::

    ماه را پایین بیاور
    وسعت تنهایی‌ام
    دیوانه خواهد کرد.
    باران بیاموزد بگذار طعم بوسه‌هایت منعکس باشد
    در واژه‌های دوستت دارم.
    ::

    چیزی نمی‌یابم
    تسلی کردن خود را
    تا چشم می‌بیند بیابان است.
    ::

    نقطه‌چین است آسمان من
    از لب ایوان؛
    در غیابت، سرد خواهد شد
    چای در لیوان.
    ::

    ماه را پایین بیاور
    وسعت تنهایی‌ام
    دیوانه خواهد کرد
    به سیاهی سوگند

    به صدای وجدان
    به غم انگیزترین ناله ی باد
    به سکوت فریاد
    که جهان بی مرد است!
    روزگاری, شهری
    نفسی, همنفسی
    غیرتی بود سزاوار جهان
    نامرادی تا کی؟
    لذت عشق کثیف
    هوسی زودگذر
    و سکوت عاشق
    در غم شهوت زشت معشوق...!
    باز باران با ترانه ..می خورد بر بام خانه..
    خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟
    روزهای کودکی کو؟ فصل خوب سادگی کو؟
    ... ...
    یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟
    پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟
    خاطرات خوب و رنگین در پس آن کوی بن بست در دل تو٬ آرزو هست؟
    * * *
    کودک خوشحال دیروز غرق در غمهای امروز
    یاد باران رفته از یاد ، آرزوها رفته بر باد
    * * *
    باز باران٬ باز باران میخورد بر بام خانه بی ترانه ٬
    بی بهانه شایدم٬ گم کرده خانه !
    دل من دیر زمانی ست که می پندارد
    دوستی نیز گلی ست
    مثل نیلوفر و ناز ،
    ساقه ترد ظریفی دارد
    بی گمان سنگدل است آن که روا می دارد
    جان این ساقه نازک را
    دانسته
    بیازارد
    امروزدوروز میشه یه دوست خوبمو ندیدیم دلم ...........
    خسته نباشي.......... اي بابا دست نجف زاده گير افتادم .منن بش بتر بي سواد
    بابا هنوز وجوه نقد سپيدان در نيومده
    يه سري تجديد ارائه كرده كه خودشم توش مونده
    قبل تجديد درست در اومده بودا ....زده خرابش كرده
    امروز خيلي روز بيخودي شد
    عصرفلشمو پيدا نميكردم
    فكر كردم گمش كردم ..داشتم سكته ميكردم
    كار تالار و سپيدان و هزار تا چيز توش بود
    همش كنار .يه سري عكسهاي شخصي توش دارم
    گفتم بچه معروف شدم :cool:
    اعصابم بهم ريخته بود ولي خداروشكر پيدا شد
    امروز تاساعت23سره كارم بايد ليست كاركرد تهيه كنم
    بهههههههههههههه بارونم كه ميادو ....ديگه تو جاده بودن ميچسبه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا