naghmeirani
پسندها
51,710

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • به آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر سفر نکنی
    اگر کتابی نخوانی
    اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
    اگر از خودت قدردانی نکنی
    به آرامی آغاز به مردن می کنی
    زمانی که خود باوری را در خودت بکشی
    وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند
    به آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر برده عادات خود شوی
    اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
    اگر روزمرگی را تغییر ندهی
    اگر رنگ های متفاوت به تن نکنی
    یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی
    اگر از شور و حرارت ، ازاحساسات سرکش
    از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وا می دارند و ضربان قلبت را تند می کنند دوری کنی...
    تو به آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر هنگامی که با شغلت، یا عشقت شاد نیستی ، ان را عوض نکنی
    اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی
    و اگر ورای رویاها نروی
    اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی ات
    ورای مصلحت اندیشی بروی
    امروز زندگی را آغاز کن
    امروز مخاطره کن
    امروز کاری کن
    نگذار که به آرامی بمیری
    شادی را فراموش مکن
    آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
    ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش.
    باغ بی برگی،
    روز و شب تنهاست،
    با سکوت پاکِ غمناکش.
    سازِ او باران، سرودش باد.
    جامه اش شولای عریانی‌ست.
    ورجز،اینش جامه ای باید .
    بافته بس شعله ی زرتار پودش باد .
    گو بروید ، هرچه در هر جا که خواهد ، یا نمی خواهد .
    باغبان و رهگذران نیست .
    باغ نومیدان
    چشم در راه بهاری نیست
    گر زچشمش پرتو گرمی نمی تابد ،
    ور برویش برگ لبخندی نمی روید ؛
    باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست ؟
    داستان از میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید .
    باغ بی برگی
    خنده اش خونیست اشک آمیز
    جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن .
    پادشاه فصلها ، پائیز .

    مهدی اخوان ثالث
    آرزو میکنم که فرو افتادن هر برگ پاییزی ، آمینی باشد
    برای آرزویهای قشنگت …
    پاییزت مبارک …
    بله درسته، دیدم این تاپیکو، اما چون اسم تاپیکه دست نوشته بود نه دل نوشته، گفتم شاید بهتر باشه، هرچند محتواشون یکی باید باشه؛ به هرحال ممنونم ازتون...
    گشتم بر دیوار حرمت

    جایی ننوشتند گنهکار نیاید

    السلام علیک یا سلطان عشق علی بن موسی الرضا

    مــــی گــــویــنــد ســـــاده ام ..!

    مـــی گـــویـــنـــد تــــو مــــرا با یــک نــگــاه ..

    یـــک لبـــــخـنـــد ...

    بــه بــازی میـــــگیــــری ..!

    مــــــی گـــــوینــــد تـــرفنــدهـــایت ، شـــیطنـــت هــــایت ..

    و دروغ هایـــت را نمــــی فهمــــم ..

    مــــــی گویند ســــاده ام ..!

    اما مــــــــن فـــــقــــــط دوســـتـــــت دارم ...

    همیـــــــــن!

    و آنــــها ایــــن را نمـــــــیفــــهمنــــد ..!!


    ممنون خوبم
    غروب باشه نم نم بارون هم باشه توي يه باغ پراز درخت با برگهاي رنگارنگ قدم بزني ...برا شما جوانها همراه هم باشه


    یــــار منم غـــار منم دلبـر و دلـدار منم
    غنچه منم خار منم دور مشو دور مشو
    فصل منم وصل منم فرع منم اصل منم
    عقل منم نقل منم دور مشو دور مشو
    مولانا
    شادی هم مسری است، مثل سرماخوردگی..
    امروز شخصی به من لبخند زد
    و من هم شروع کردم به خندیدن...

    سلام نغمه جان خوبي
    ممنون انگار تو هم عشق پاييزي به پيشواز رفتي انگار



    آخـــرین هــا ،

    همیــشـــه آدم را بــه فنـــــــــا می دهنــد !

    پـُـک آخــــر ...

    پـیـــک آخـــر ...

    و دیــــدار آخـــــر !!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا