تا خون در رگ ماست هدیه به ممد ماست
ما اهل کوفه نیستیم ممد تنها بماند
تا خون در رگ ماست هدیه به ممد ماست
تموم مرغهای دنیا به فداک ممد مخصوصا مال یاسمنیا
زندگی بی اب ممکن است اما بی تو هرگز ممد
ما ایستاده ایم ممد باید ازاد گردد
ممد عشق ماست زندگی بی عشق ممکن نیست
ممد ما پشتتیم نترس لازمه یه بیانیه بدی تا دنیا رو واست به اتیش بکشیم
هنوز
به زندگی عادت نکرده است
و رنج می برد
از ایستادنش روی زمین
که سیاره را سنگین تر می کند ...
می خواهد بخار شود
بادکنکی شود
گره خورده با نخی
به انگشت کودکی ...
هنوز
به زندگی عادت نکرده است ...
وقتی شروع می کند به دویدن
بی آنکه از جغرافی
چیزی بداند
تمام زمین را
دور می زند
آنچنان تنگ
مرگ را در آغوش می فشارد
که گویی نخستین معشوقش را !
هنوز
به زندگی عادت نکرده است
و هر صبح
نگاه که می کند به من
گویی در نگاهش معجزه ای رخ داده است ...!