MEMOL...
پسندها
3,736

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بله . همونجا هستم .

    من كه راضي هستم . خودم ميخواستم اينجا قبول بشم .
    دانشگاه ها هم همه بد هستن . فرق زيادي ندارن .........
    راستي ما هم دانشگاهي هستيما . البته فكر كنم كه شما ديگه فارغ التحصيل شده باشيد ......
    من كه هنوز هستم ......
    زير نور مهتاب ، بودن را باور كن ، بوسيدن را به خاطر بسپار و آغوشت را در تن نقره اي ماه جاري كن ، و دستانت را نردباني كن براي رفتن به عرش مهرباني و چشمانت را منتظر بگذار براي زلال ترين ديدار زير نور مهتاب ، باور كن هر چيزي كه بودن را و ماندن را به تو هديه ميكند . و فراموش كن هرچيزي كه تاريكي را به تو مي سپارد
    سلامي دوباره .
    خواهش ميكنم .
    تشكر از شما كه اين مدت رو با اذيت هاي ما تحمل كرديد .
    با سلام

    فينال نظرسنجي بهترين آواتار آغار شد :

    بهترين آواتار را چه كسي دارد ؟ ( فينال )

    با توجه به اينكه شما هم يكي از كانديد ها هستيد ، ميتوانيد از هم اكنون به دوستان خود اطلاع دهيد .


    منو ببر به شهر عشق گلايه هاتو خط بزن تو آرزوي آخري
    اگه پر از مصيبتي غمهاتو هديه كن به من كه آبرومو ميخري
    يه نيمه جون زخميم
    بيا بيا نفس بده نفس تويي هوا تويي
    داغ چشاتو وا كن و ستاره هامو پس بده كه مالك صدام تويي
    سلام اسمشو عوض كرديم بهتر نشد؟؟؟؟
    اين فكر كنم قشنگ تر باشه كوچه هاي تنهايي
    :gol:تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
    وجــود نازکت آزرده گـــــــزند مباد
    هر آنکه روی چو ماهت به چشم بد بیند
    بر اتش تو بجــــز جـــــــــان او سپند مبـــاد:gol:
    خواب و رویا بزرگرترین سرمایه بشر در اغاز زندگی و پس از ان است.
    هم چنانکه لئورناردو داوینچی در سن دوازده سالگی با خود پیمان بست که یک روز از بزرگترین هنرمندان جهان می شود و روزی فرا خواهد رسید که با پادشاهان زندگی خواهد کرد و با شاهزادگان قدم خواهد زد
    اگر هرگز رویایی نداشته باشید , پس هیچ وقت رویایی نخواهید داشت که به حقیقت بپیوندد
    سلام ممنون از اینکه متن به اون قشنگیو واسم گذاشته بودی به توام پیشی میدم؟
    میتونم باهات اشنا شم؟


    روی دیوار گلی
    توی یک کوچه ی خلوت زه همه نفرت و کین
    پشت یک شهر قدیمیه مخوف
    که همه مردمکانش رفته بودند به یک خواب عمیق
    خاطرات دل خود را به(با) سر سوخته چوبی
    منِ (ِ) از قافله جا مانده نوشتم چنین:
    زندگی بازی یک کودک ده ساله ی نادان صفتی است
    که اگر داد زنی بر سر او می شکند
    نگهش دار که گر آرامید
    به سبک بالی از او دل برچین!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا