اما بگو كجاست؟
آن جا كه - زير بال تو - در عالم وجود
يك دم به كام دل
اشكي توان فشاند
شعري توان سرود... (مشیری)
--ممنون دوست عزیز.. نمیدونم باید بگم یا نباید بگم و بگذرم ولی میگم و میگذرم. حس متن های غم انگیز گفتن و شعرای زیبا سرودن فقط در انسانهای دردمند بوده و هست و نوشتن از دردی بی تجربه اون.. امکان نداره و اگرم باشه تاثیری نداره...
من این رو گفتم که بگم سرایندگان.. قربانیان عاشقان و ادب دوستان هستند تا با گذشتن از لذت های دنیا همیشه به غم و الودگی درون با حزن و افسوس بپردازند..
امید که اشتباهی در من باشه و شما انسانی سر زنده و شاد باشید.. و اینها رو در لایه هایی از زندگیتون مینویسید که چون غشایی نازک و گذرنده هستند نه ضخیم و درداور.. من این رو میگم تا تجربه اندکم رو در ندای غمهای دنیا به سوی خودم ..بگم.. من به هر غصه ای راضی بودم که بپذیرمش و در آن خوش باشم.. ولی الان که میخوام ازش فاصله بگیرم.. مثل زندانی ای هستم که کلید رو بادست خودم ذوب کرده باشم..
نوشته هات سلیس و روان و در ضمن زیبا و تاثیر گذارند..