MEMOL...
پسندها
3,736

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره


  • سلام
    ممنون از اینکه نوشته هاتون رو مانند دستانی پر محبت بر چشمان ما مینوازید..
    هیچ خاطره ای زیباتر از رویای به وقوع نپیوسته حادثه دیدار نیست..
    غمها چون تارهایی بی زبان موی سرمان را به سفیدیشان زینت میدهند.
    غصه ها و احساسات حسرت آلود چینی بر بستر صورتمان میشوند..
    دلخوشیهامان هزار بار به یغما میروند
    آسمان میگرید انگار برایمان هرروز
    و زمین مینالد از خشکی نبودن قدمهایش..
    ولی
    ولی نمی آید
    و نمیگوید که نمیآید..
    و انسان همچنان چشم به" سایه روشن" سر سرا دوخته و هر حرکتی را نشانه ای از او میداند..
    نشستن, فریاد غم خواهیست
    اخر از عشق تو ساکن در کلیسا میشوم میکشم با از مسلمانی یهودا میشوم میروم ثابت نشینم همچو نوح یا به ساحل میرسم یا غرقه دریا میشوم تقدیم به گلم
    ای که درفصل خزانم دیده ای بارنگ زرد این زمستانم نبین من هم بهاری داشتم
    موقعی که خواستی از کسی جدا شی یادت نره بهترین راه اینه که بهش بگی برای همیشه خدافظ....شاید طرف مقابل ناراحت بشه و قلبش بشکنه ولی بهتر از این است که منتظر بمونه
    عاشق هرکس شدم او شد نصيب ديگري ... دل به هرکس دادم او هم زد به قلبم خنجري ... من سخاوت ديده ام دل را به هرکس مي دهم ... شرم دارم پس بگيرم آنچه را بخشيده ام
    زمانی‌ست که از کلمات خسته‌ام

    گروه گروه هجوم می‌آورند

    می‌نشینند در سرم

    مثل دسته‌ی پرندگان

    بر سرِ درختی



    دست بر دست می‌کوبم

    بانگ برمی‌کشم

    می‌پرند و پراکنده می‌شوند



    یک پرنده‌ی خاموش اما

    نه می‌ترسد نه می‌رود

    نه آوازش را می‌خواند
    بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند.قاب عکس توست اما شيشه ي عمرمن است بوسه بر مويت زنم ترسم که تارش بشکند.تارموي توست اما ريشه ي عمر من است
    صدای تیک تاک ساعت
    صدای مرگ لحظه هاست
    عقربه ها ٬
    خودکشی کرده اند
    ثانیه های بی تو را
    اینجا...
    قتلِ عامِ زمان های نبودن توست !
    ـ می بینی!
    چه ساده هدر می رویم؟!
    گلم برا مامان بزرگت دعا می کنم.نگران نباش.خدا مواظبشه
    روزگار...
    روزگار اما وفا با ما نداشت
    طاقت خوشبختی ما را نداشت
    پیش پای عشق ما سنگی گذاشت
    بی گمان از مرگ ما پروا نداشت
    آخر این قصه هجران بود و بس
    حسرت و رنج و فراوان بود و بس
    رفتنت چقدر شبیه عصر جمعه بود
    پس از تو
    انگار شب شده است

    آه! دیدارت دوباره طلوع نکرد
    و چشمانم
    به انتظار روز
    تار عنکبوت بست!
    خدا انشاالله شفاشون بده.....
    منم براشون دعا میکنم اگه خدا قبول کنه..
    نمیدونم چه جوری ازت تشکر کنم تو دیگه شورشو در آوردی بسکه خوبی.
    ممنونم گلم امیدوارم همواره شاد باشی.
    اول به نام عشق. . . دوم به نام تو. . . سوم به ياد مرگ . . . بر لوح شيشه اي قلبت بنويس: يا تو و عشق، يا من و مرگ زمان! به من آموخت كه دست دادن معني رفاقت نيست.... بوسيدن قول ماندن نيست..... و عشق ورزيدن ضمانت تنها نشدن نيست
    واااااااای چقد خوشحال شدم
    خداروشکر که بهترن
    ایشالا هر روز بهتر از قبل میشن
    نفسمی:gol::gol:
    سلام به روی ماهت خوشگلم.خوبی نازنینم؟چه خبر؟چی کارا میکنی؟
    ای بابا شما که همیشه مارو شرمنده میکنید.واقعا به جاست کلی استفاده کردم.میدونی عزیزم یچیزی که تا حالا کسی نشنیده وقتی میخونی حقیقت زندگی اط جمله عشق بگه خانومی.خیلی زحمت دادم دیگه نمیخواد بگردی این جوری شرمنده میشم.ولی خیلی خیلی خیلی خیلی ممممنووون عزیزم.شبت خوش طلا.
    سرم را در تاريکي گودالها فرو مي‌برم. لباس سکوت بر تن مي‌کنم و ديگر به تو نمي‌گويم بمان. کنار مي‌روم تا راه زندگي خود را به تنهايي طي کني. مي‌فهمم اما وانمود به نفهميدن مي‌کنم. حس را در خودم مي‌کشم. عشق را سرکوب مي‌کنم تا با تنهايي خود خوش باشي.
    من با خنجر زدن به روح و جسمم، آنچه را که تو مي‌خواستي برايت فراهم کردم. آسوده باش که به آنچه مي‌خواستي رسيدي... در حاليکه حتي لحظه‌اي به آنچه من مي‌خواستم فکر هم نکردي...
    براي اعتراض نيست که اين سخنان را مي‌گويم. بارها به تو گفته‌ام که قلب من از گدايي کردن عشق مستغني است. براي برهم زدن روزهاي آرامت هم نمي‌گويم. تکرار اين جملات براي اين است که روز به روز بيشتر از گذشته از تو و زندگيت متنفر شوم تا زندگي کسي را مانند تو نابود نکنم...!
    دلم نمياد که بگم به خاطر دلم بمون
    اما بدون با رفتنت از تن خستم ميره جون
    بمون براي کوچه‌اي که بي تو لبريزه غمه
    ابري تر از آسمونش ابراي چشماي منه
    ***
    بمون واسه خونه‌اي که محتاج عطر تن توست
    بمون واسه پنجره اي که عاشق ديدن توست!
    گفتي مي خوام بهت بگم همين روزا مسافرم
    «بايد برم» براي تو فقط يه حرف ساده بود
    کاشکي مي ديدي قلب من به زير پات افتاده بود
    شايد گناه تو نبود، شايد که تقصير منه
    شايد که اين عاقبتِ اين جوري عاشق شدنه
    ***
    سفر هميشه قصه رفتن و دلتنگيه
    به من نگو جدايي هم قسمتي از زندگيه
    هميشه يک نفر ميره آدم و تنها مي ذاره
    ميره يه دنيا خاطره پشت سرش جا مي ذاره
    هميشه يک دل غريب يه گوشه تنها مي مونه
    يکي مسافر و يکي اين وره دنيا مي مونه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا