سلام
ممنون از اینکه نوشته هاتون رو مانند دستانی پر محبت بر چشمان ما مینوازید..
هیچ خاطره ای زیباتر از رویای به وقوع نپیوسته حادثه دیدار نیست..
غمها چون تارهایی بی زبان موی سرمان را به سفیدیشان زینت میدهند.
غصه ها و احساسات حسرت آلود چینی بر بستر صورتمان میشوند..
دلخوشیهامان هزار بار به یغما میروند
آسمان میگرید انگار برایمان هرروز
و زمین مینالد از خشکی نبودن قدمهایش..
ولی
ولی نمی آید
و نمیگوید که نمیآید..
و انسان همچنان چشم به" سایه روشن" سر سرا دوخته و هر حرکتی را نشانه ای از او میداند..
نشستن, فریاد غم خواهیست