mani24
پسندها
36,403

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • یک نفر ...
    یک جایی ...
    تموم رویاهاش لبخند توست.
    احساس می کنه زندگی واقعا با ارزشه
    پس هر وقت احساس تنهایی کردی
    این حقیقت رو به یاد داشته باش
    یک نفر ...
    یک جایی ...
    درحال فکر کردن به توست.
    تعداد دوستانتون صفر خورده ... انگار که تو خلوت خودتونید

    چقدر آدمها متفاوت و جالب هستن...

    هر چقدر بزرگتر میشی دنیا و آدما گنگ تر میشن

    همش باید تلاش کرد برای فهمیدن به قولی:

    تا بدان جا رسد دانش من .......... که بدانم همی که نادانم

    خدایا !

    همه رو تک آفریدی

    یا علی
    عشق من

    بیا با من هم صدا باش

    بیا با من ترانه را

    عشق را

    جاودانگی باش

    من از عشقت شعرها میسرایم

    تو مرا نیز هم صدا باش

    بیا با من به دنیای درونم

    بیا به دنیا بگوییم ترانه ی جاودانگی عشقمان را

    زیستن در هاله ی احساس اغوش یار را


    سراسر شب را به یادت می اندیشیدم

    پنجره باز بود و باد دفتر شعرم را ورق می زد

    و دیوانه وار در هوا می پراکند

    پرده اتاق در باد می رقصید...

    همه چیز حاکی از تو بود
    دلتنگم

    عشق من

    برای تو

    که همه لحظات زندگی منی ....

    توئی که عشقت همه ی وجود من است ...

    از احساسم برای تو میگویم عشقم ...

    برای توئی که مدتهاست تو را در خود زندگی کرده ام ...

    از روزهایم ...

    از روزهایی که ارزوهای مرا .......قاصدک های دیدار تو را مژده می اورند ...

    روزهایی که دستان گرمت را به دستان سردم میبخشند ...

    اغوشت به اغوش سردم حرارت زندگی را میبخشد ...

    و مرا به بهشتم رهسپار میکنند ...

    یار من ...

    هیچ موسیقی برایم زیباتر از اوای صدای تو نیست ...

    مرا دریاب

    عشق من ...


    می خواهی قضاوتم کنی ؟
    کفش هایم را بپوش
    راهم را قدم بزن
    دردهایم را بکش
    سال هایم را بگذران
    بعد قضاوت کن !
    گفت : בوستت בارم

    ہِر چہِ گشتم مثل تو پیـבا نشـב

    گفتم : خوب گشتے ؟

    گفت : آره


    گفتم : اگه בوستم בاشتے نمے گشتے . .
    . . دیــروز . . .

    ســآدگی زیباتـرین رنگـــــ دنیـآ بود . . .

    . . . امــــــــروز . . .

    ســــادگی بزرگــ ترین خــطای

    آدمـــهآست
    شب عاشقان

    در اسمان..... انجا که مهتاب قصه دل را برای عاشقان میخواند ....

    همه جا پر از سکوت است ......سکوتی سرشار از احساس .......

    میتوان دید ......

    میتوان شنید ......

    رازهای نهفته این سکوت را ......

    ای عشق ...

    این سکوت ......

    قصه ای است .....از خاطرات ...از دلدادگیها ....

    امشب ......خاطراتم را قصه ای میشود برای عاشقان ...

    قصه ای که ...مهتاب را مملوء از سکوت عشق میکند ...


    شاهزاده ی من

    عشق من

    از دریا تو را خواستم


    دریا تو را با تمام وجودش....... تو را با امواجش برایم فریاد کرد ....

    بر دلم اشوبی به پا کرد ازبودنت ...

    قلبم را برای دیدارت رهسپار یادت کرد ....

    من ...

    تو را از اسمان خواستم .....

    اسمان عشق تو را با قطره های بارانش بر من بارید ...

    یار من ..

    من تو را در تمامی لحظه های خود احساس کرده ام

    من

    تو را ......

    دوستت دارم ...

    تقدیم به تو که خودت میدانی

    تمام این نوشته هایم برای توست

    تویی که با آمدنت شب هایم

    نیز همانند روزهایم روشن است

    و مهربانی و عشقت را مانند

    گرما و نور خورشید به من بخشیدی

    خورشید زندگی ام دوستت دارم و

    تا آخرین غروب زندگی ام در کنارت خواهم ماند


  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا